» بر كسي پوشيده نيست كه آمريكا، در برخورد با برنامه هستهاي ايران دچار آشفتگي و سردرگمي شديد است و اين آشفتگي و سردرگمي در برخورد با خود ايران ـ كشوري بيدار كه در تلاش است قدرتي بزرگ در منطقه باشد و آمريكا را از سيطره بر کشور يا در اختيار گرفتن منابع و كنترل سياستهايش باز دارد يا در مسير آن مانع ايجاد كند ـ بر همگان روشن است و در اين ميان، آنچه به اين سردرگمي افزوده، ابهامات موجود درباره تواناييهاي هستهاي و تسليحاتي ايران علاوه بر ديپلماسي هوشمندانه اين كشور در برخورد با آمريكا و كشورهاي اروپايي است.از سويي ديگر، با وجود اطمينان محمود احمدينژاد، رئيسجمهور ايران به اينكه آمريكا "احمق نيست تا به ايران حمله نظامي كند" و همچنين اعلام اينكه در صورت هرگونه حمله، ايران نيز مقابله به مثل ميکند اما مسوولان اين كشور از آن جهت كه دولت كنوني آمريكا به سرکردگي بوش پسر، دولتي بسيار ماجراجوست و نمونههاي آن در افغانستان و عراق نمود يافته، به اين تحليلها مطمئن نيستند و احتمالاتي هر چند ضعيف براي حمله نظامي آمريكا به ايران وجود دارد. پيش از حمله آمريكا به عراق، تحليلگران ميگفتند عراق، افغانستان نيست تا لقمهاي چرب و نرم در دهان آمريكا باشد و با وجود اينكه اين كشور از نظر سقوط نظام صدام لقمه چربي بود اما واقعيت نشان ميدهد عراق اينك به باطلاقي براي نيروهاي آمريكايي تبديل شده و خروج و باقي ماندن در آن براي نيروهاي امريکايي سخت است.
با اين همه کارشناسان معتقدند ايران نيز براي آمريكاييها لقمه راحتي نخواهد بود زيرا اين كشور از اتحاد و يکپارچگي مذهبي، ملي و آمادگي نظامي برخوردار است و سرزميني گسترده دارد كه به بيش از يك ميليون و ششصد هزار كيلومتر مربع ميرسد.موقعيتهاي نظامي بسياري در آن وجود دارد كه كارشناسان شمار آنها را 400 موقعيت از جمله 75 موقعيت زيرزميني برآورد كردهاند. همچنين ايران وجود مرزهاي مشترک در اطراف ايران نيز مانع ديگري براي حمله امريکا محسوب مي شود. مرزهايي که از شرق به پاكستان و افغانستان، از شمال به تركمنستان، درياي خزر، ارمنستان و آذربايجان، از غرب به تركيه و عراق و از جنوب به خليج فارس و درياي عمان محدود ميشود و اين بدان معنا است كه كنترل مرزهاي آبي و خاكي اين كشور و سيطره بر فعاليت اقتصادي و نظامي آن دشوار است. علاوه بر اين، آمريكا از مقاومت سرسختانهاي كه نيروهاي ايراني در صورت اشغال كشور خود نشان خواهند داد، نگران است. همچنين ايران همپيماناني قدرتمند دارد كه در قالب سازمانهاي اسلامي مسلح مانند حزبالله لبنان، تشكيلات و گروههاي اسلامي در سرزمينهاي اشغالي فلسطين و شبه نظاميان مقتدا صدر در عراق نمود مييابد.با اين وجود بر اساس گزارشي از "كنت كتزمن" ار مركز خدمات تحقيقاتي كنگره آمريكا، ايران در خليج فارس روياهايي را در سر ميپروراند و با كشورهاي همسايه به ويژه امارات بر سر جزاير تحت اشغال خود يعني ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك مشكلاتي دارد و اين مشكلات ميان اين كشور با قطر نيز به ويژه بر سر سلطه بر يك ميدان مهم گاز طبيعي وجود دارد. بنابر اين گزارش، آنچه بحران در روابط ايران و آمريكا را پيچيدهتر ميكند سخنگفتن تهران از حقوق خود در درياي خزر و اختلاف آن با جمهوري آذربايجان و نيز نفوذ رو به افزايش ايران در افغانستان است. که اين مشکلات شايد راه را براي امريکا کمي هموارتر کند.به اعتقاد بسياري سخنگفتن درباره اقدام آمريكا براي اشغال ايران بيشتر شبيه نظريهپردازي است به ويژه آنكه ايران داراي تواناييهاي نفتي و نظامي است و كنترل گذرگاه بينالمللي تنگه هرمز را در دست دارد و با چين؛ كشوري مخالف با سياستهاي آمريكا در منطقه و جهان، داراي روابطي شبه استراتژيك است.با وجود اينكه اين سخن ـ همچنانكه گفتيم ـ در حد نظريه است اما تا پيش از پايان دوره رياستجمهوري جورج بوش امكان ريسك هم وجود دارد زيرا هدف صهيونيسم دولتي يا نومحافظهكاران كه تحت سيطره تفکر اسرائيلي يا صيهونيسماند، اجراي نظريه هرج و مرج مثبت است. هرج و مرج مثبت اصطلاحي لوكس و به ظاهر زيبا و به معناي انتشار نابودي و تخريب در جهان اسلام، نابودكردن تواناييهاي آن و ايجاد وابستگي مستقيم در كشورهاي اسلامي به سياستهاي آمريكا است و نيز به معناي از بينبردن باقيمانده بلوك سوسياليسم در كشورهايي چون كره شمالي، كوبا و ديگر كشورهاست كه اگر تكتك آنها را مشخص كنيم در مييابيم كه ارتش آمريكا براي سالهاي طولاني در خارج از مرزهاي خود در حال جنگ خواهد بود.
در اينجا نبايد فراموش کرد که امريکا براي رونق بازار اقتصادي خويش نيز جنگ را به صلح ترجيح مي دهد بويژه براي تسخير بازارهاي ايران. اگر به اوضاع عراق نگاهي عميق داشته باشيم درمييابيم همه سلاحهاي عراقي و فناوري، قطعات و صنايع الكترونيك، داروها و مصالح ساختماني كه به عراق صادر ميشود همه آمريكايياند، بنابر اين، جنگ، براي كالاها و اقتصاد امريکايي بازاري دائم ميآفريند و اين يكي از اهداف جنگهاي آمريكا است حتي اگر اين جنگها براي اين كشور كشتار و هزينه زيادي داشته باشد.
حال سوال اين است که آيا آمريكا به ايران حمله مي کند؟ پاسخ به اين سوال هيچگاه قطعي نخواهد بود، زيرا احتمالات فراواني وجود دارد اما پاسخ قاطع اين است كه آمريكا در حال حاضر و با توجه به چنين دادههايي، چنين جسارتي به خرج نخواهد داد در حالي كه ايران اين دادهها را در كنترل خود دارد و آنها را به قوه خود باقي ميگذارد و آمريكا در عراق و افغانستان مشغول ميباشد.
منبع :الخلیج
|