»
رابرت بازرمن
"پونوگرافی کودکان در اینترنت، مسئلهای غیرقابل تحمل» عنوان کتابی است که اخیراً توسط فیلیپ جنکینز به نگارش درآمده و در آمریکا منتشر شده است. مقاله زیر به معرفی و نقد و بررسی این کتاب پرداخته و در مجموع با نویسنده کتاب همرأیی نشان میدهد و نگرانی نویسنده را از رواج پدیده زشت و غیرانسانی پورنوگرافی کودکان در یط اینترنت میستاید. "
زمینههای اندکی از رفتارهای جنسی وجود دارد که مانند سوءاستفاده جنسی از کودکان به شدت محکوم شده باشد و در عین حال، بسیار کم زیر نظر و تفکر موشکافانه و نقادانه قرار گرفته باشد. پورنوگرافی کودکان (با آن که تعریف مستقل و پذیرفتهشدهای ندارد) اغلب به عنوان مظهر سوءاستفاده جنسی معرفی میشود. درنتیجه، کتاب آقای جنکینز برای کسانی که علاقهمند به مسائل و مشکلات ناشی از تمایلات جنسی به کودکان و نوجوانان، سوءاستفاده جنسی، پورنوگرافی و موارد شهوانی بر روي اینترنت هستند، مفید واقع میشود. علیرغم نقصهای کتاب، هیچ نوشته همتراز دیگری وجود ندارد که فرهنگ نابهنجار پورنوگرافی کامپیوتری کودکان را براساس افکار و عقاید خود فعالان امر، مورد بررسی قرار دهد. عقایدی که عمدتاً از طریق تابلوهای پیامرسانی اعلام میشود و پاسخگوی افرادی است که به دنبال جمعآوری تصاویر پورنوگرافی کودکان میباشند.
جنكینز به صراحت بیان میکند که تصاویر پورنوگرافی کودکان، استثمارگرانه و تجاوزکارانه است، اما (معمولاً) در بحث از نوع و میزان مشکل و عکسالعملهای ممکن در رابطه با آن، آرام و منطقی عبور میکند. جنكینز در کتاب نه فصلیاش [با عنوان «پورنوگرافی کودکان در اینترنت، مسئلهای غیرقابل تحمل»] به طور ویژه به موارد و مطالب اینترنتی مورد توجه مردانی که به دختران نوجوان یا نابالغ گرایش دارند، میپردازد. (او وجود گروه مشابهی از مردان را که به پسرها تمایل دارند، تصدیق میکند، اما بیان میدارد که نتوانسته فرهنگ مشابه اینترنتی برای این گروه بیابد.) به گفته جنکینز، پیدا کردن این موارد و مطالب در اشکال دیگر (مثلاً در مجلهها و فیلمها) به خاطر وجود جریمههای حقوقی سنگین و موفقیت در اجرای قانون برای ریشهکن کردن تولید و خرید و فروش رسمی آنها تقریباً غیرممکن است. وی در اولین فصل کتابش، خصوصیات سکسی برخی از موارد پورنوگرافی کودکان را بر روی اینترنت شرح میدهد، سپس برای نوشتن این کتاب، 3 هدف قائل میشود: الف) ارائه تحقیقی انتقادی از تلاشهایی که به منظور کنترل محتوای اینترنت صورت گرفته است؛ ب) فهمیدن آنکه چرا جامعه چنین دیدگاه تحریفشدهای از خطرات اینترنت برای کودکان و به طور عمده رخنه تدریجی کامپیوتر (Cyberstalking) دارد؛ و ج) بررسی اثرات فرهنگ نابهنجار پورنوگرافی اینترنتی کودکان در تئوریهای انحراف اخلاقی.
صرف گرفتن تصویری سکسی از یک کودک یا نوجوان به منظور مشاهده روی صفحه مانیتور، طبق قانون فدارل آمریکا ممنوع است، بدون در نظر گرفتن این که تصویر ذخیره شود یا به دیگران منتقل شود. برای اجتناب از این مشکل، منبع اصلی اطلاعات جنکینز، پیغامهایی بود که بر روی تابلوي اعلانات اینترنتی (1) دیده میشد. در آنجا، جمعکننده تصاویر پورنوگرافی کودکان، در مورد فعالیتشان صحبت میکردند و اطلاعات رد و بدل میشد ولی اثری از تصاویر غیرمجاز وجود نداشت. وی همچنین قابلیت «نمایش خود به خود» (2) جستجوگر نت اسکیپ (Netscape) خود را از کار انداخت، به این معنا که عکسهای سایتهایی که به آنها رجوع میکرد، به طور خودکار بر روی مانیتورش به نمایش درنمیآمدند بلکه به صورت نمادهای تصویری کوچکی درمیآمدند که فقط نشان میداد، عکسی وجود داشته است. البته این سوال ایجاد میشود که اگر جنكینز تصاویر را ندیده باشد، چه طور میدانست که آن سایتها واقعاً شامل پورنوگرافی کودکان میباشند؟
جواب این است که کلکسیونرهای این نوع تصاویر، از طریق پیغامهای خود به روی بردهای خبررسانی، به سرعت یکدیگر را آگاه میساختند که آیا سایت واقعاً حاوی تصاویر کودکان و نوجوانان میشود یا خیر؛ و نظراتشان را در مورد مضامین سایت بیان میکردند. کلکسیونرها عملاً مانند منابع خبری بودند. استفاده جنکینز از پیغامهای اعضای حقیقی یک خرده فرهنگ جنسی میدهد تا با آن به نوشتهها و تصاویری از بسیاری فعالان زمینههای سکسی غیرعادی و یا اشکال ممنوع رفتار جنسی، خارج از شرایط بالینی و قانونی دسترسی یابند.
در فصل دوم، جنکینز نادرستی ادعاهای شدیداً احساسی پیرامون تجارت فیلمها و مجلات پورنوگرافی کودکان در دهه 1970 میلادی ـ قبل از غیرقانوني اعلام شدن آن ـ را برملا میسازد. این موضوع، صنعتی چند میلیارد دلاری نبود که صدهاهزار کودک را استثمار کند، بلکه حداکثر صنعتی چند میلیون دلاری بود که از طریق قوانین فدرال در ایالات متحده، تقریباً يك شبه از ميان رفت. با اين وجود، بعدها تابلوي اعلانات شبكههاي داخلي – و پس از آن شبکه جهانی اینترنت و امکانات گرافیکی پیشرفته آن ـ به پورنوگرافی کودکان اجازه داد تا دوباره از راه کامپیوترپدیدار شوند. اکثر تصاویر پورنوگرافی کودکان، شامل کودکان و نوجوانانی هستند که با بدن برهنه ژست گرفتهاند که این مسئله در اکثر کشورهای غربی ممنوع نمیباشد. با این حال، تعدادی عکس سکسی از نوجوانان یا افراد نابالغ در حال اعمال سکس با یکدیگر و یا با بزرگسالان قابل دسترسی است. در حالی که به نظر میرسد، بعضی از تصاویر از فیلمها و مجلههای دهه 70 بیرون کشیده شدهاند. سایر عکسها از «توریستهای سکس» هستند؛ یعنی توسط مردانی گرفته شدهاند که در جستجوی دستیابی جنسی کمخطرتر به افراد کم سن و سال، راهی کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین شدهاند.
در فصل سوم؛ جنكینز به شرح دادن نظام این فرهنگ نابهنجار اینترنتی میپردازد و آن را در 4 بخش توضیح میدهد. بخش اول، گروههای خبری (3) در یوزنتها (4) هستند، بازماندگان شبکههای بیبیاس داخلی (5) (BBS).
دومین بخش بزرگ، داستانها هستند که فقط متن داستان را شامل میشوند و نه تصاویر؛ در نتیجه، این سایتها قانونی عمل میکنند. دسته سوم، گروههای سهیم در سرورهای تجاری هستند؛ اما جنكییز شرح میدهد که چگونه این گروهها عموماً به سرعت بسته میشوند (هنگامی که ارائه دهندگان خدمات اینترنتی از هرگونه معامله پورنوگرافی کودکان باخبر شوند.) آخرین بخش، تابلوهای اعلانات اینترنتی هستند که منبع اصلی مطالب جنكینز محسوب میشوند. این قسمتها هیچ تصویر غیرمجازی به نمایش نمیگذارند اما مانند بازار اطلاعات عمل میکنند که در آنجا افراد با امنیت کامل، نظر و پیشنهاد مبادله میکنند ؛ از سرگرمی مورد علاقهشان صحبت میکنند (که البته «سرگرمی» اصطلاح خودشان است) و صحبتشان جنبه اخلاقی و دلایل منطقی رفتارهایشان را هم شامل میشود !! و به دیگران درباره وب سایتهایی که در آن میتوان پورنوگرافی كودكان را یافت، آگاهی میدهند و کلمات عبور برای دستیابی به تصاویر را به هم میگویند. اگر بخواهیم یک جای فعال را برای خرده فرهنگ اینترنتی گرایش جنسی به کودکان در نظر بگیریم، این تابلوهای اعلانات، هان جای مورد نظر است.
در فصلهای 4و5 جنکینز جالبترین و مفیدترین مطالب خود را از دیدگاهی روانشناسانه و جامعهشناسانه بیان میکند. او در این جا در مورد ساختار انجمنهای اینترنتی پورنوگرافی کودکان و ارزشها و معیارهای مختلفی که اعضا برای توجیه کارهایشان بیان میکنند، بحث میکند. این کار او با اشاره به تقسیمبندی بست و لاکنبیل صورت میگیرد که افراد منحرف را به تکروها، همردهها، همکارها، تیمها، یا سازمان رسمی طبقهبندی میکنند. این طبقهبندیها به این که افراد کجرو یا منحرف با یکدیگر همدست باشند، در اجرای انحرافات با هم سهیم باشند، یا در کارشان تقسیم ضروری باشد، بستگی دارد. همچنین به این که فعالیت سازمان در طول زمان و با شرایط مختلف گسترش یابد نیز مربوط است. اگرچه الگوی بست و لاکنبیل به نظر میرسد برای انواع بسیاری از انحرافات، از جیببری گرفته تا جنایت سازمان یافته، مناسب است، اما به عقیده جنکینز، انحرافات اینترنتی ممکن است در مقولهای کاملاً جدید قرار بگیرند و قابل دستهبندی در تقسیمات فوق نباشد. کسانی که پورنوگرافی کودکان را جمعآوری میکنند، تکرو هستند. از آنجا که فعالیتهاشان انفرادی است، هرگونه پیشنهاد ملاقات، مورد تمسخر واقع میشود (هیچ تضمینی وجود ندارد که پيشنهادها از سوی افراد مجری قانون نباشد). با این وجود، این افراد تکرو ممکن است در انجمنهای مجازی فعالانه شرکت داشته باشند که در آنجا همه، اعضای دائمی را میشناسند و حتی از راهنمایی آنها بهره میگیرند؛ نظرات و اطلاعات به صورت رایگان رد و بدل میشوند؛ اعضا، وبسایتهای موقت میسازند تا دیگران به کلکسیونهای عکس دسترسی پیدا کنند و حتی نگرانیها و مسائل ذهنی و عمومی مانند جنبههای اخلاقی پورنوگرافی کودکان مورد بحث واقع میشود. این سطح از فعل و انفعال، آنها را (طبق الگوی بست و لاکنبیل) در زمره همکارها قرار میدهد، ولی حس لازم برای تشکیل یک مجموعه متحدد در میان افراد به چشم نمیخورد. این خرده فرهنگ، یکپارچگیاش را تنها از طریق علاقه مشترک افراد، و نه از راه ارتباط رو در رو یا مبادله تجاری، حفظ میکند.
این یافته جنکینز نیز جالب توجه است که همانند بسیاری ازگروههای منحرف، (مثل عاملان جنایات سازماندهی شده)، خرده فرهنگ پورنوگرافی کودکان، جدایی کامل از اصول اخلاقی مرسوم را نشان نمیدهد. این ادعا ممکن است با توجه به شدت محکومیت قانونی و اجتماعی تمایلات جنسی به کودکان و نوجوانان، تعجبآور باشد. در عین حال، مطالعات درباره گروههای تبهکار و منحرف نشان میدهند که این افراد به دنبال معقول جلوه دادن یا «عادی» نمایاندن جنبههای غیرقانونی و محکوم شناخته شده رفتارشان از سوی جامعه هستند. جنکینز به استفاده از راهکارهایی مانند انکار آزار و شکنجه دادن، (آنها میگویند که کودک یا نوجوان خود راضی به این کار است) انکار صدمه زدن به بچهها و محکوم دانستن کسانی که این افراد را محکوم میکنند (با عنوان افراد ریاکار) اشاره میکند. کاربران هم به خودشان القایی میدهند که جنبه تحقیرآمیز نداشته باشد (مانند «پیدو» که مخفف پیدوفیل به معنای متمایل به کودکان است یا «لولی لاور» که مخفف لولیتا لاور به معنای دوستدار دختران نوجوان است). خبر جنایات وحشیانه بر روی کودکان (مانند پرونده دوترو در بلژیک که در آن مهاجمی دختران جوان را میربود، مورد تجاوز قرار میداد و سپس میکشت) با اظهار تنفر و خشم مواجه میشود و ادعا میکنند که «دوستداران واقعی سکس با دختران نوجوان» علاقهمند به لذت متقابل هستند و نه خشونت!
برخی اعضا کارشان را با عبارت «کار زشت را ببین و آن را انجام نده» توجیه میکنند. این افراد تفاوت عمدهای میان دیدن و انجام دادن قائل میشوند و اصرار دارند که هرگز با انگیزه جنسی به کودک دست نخواهند زد؛ این کاری است که آن را زیانبار میدانند!
فصلهای 6 و 7 بیانگر نظر جنکینز در خصوص عکسالعملهای عوامل اجرای قانون و سازمانهای خصوصی در برابر پورنوگرافی اینترنتی کودکان است. عموماً افرادی بازداشت میشوند که مطالب ممنوع را ذخیره کرده باشند و به طور اتفاقی، این عکسها روی هارد دیسک کامپیوترشان پیدا شود؛ یا کسانی که در اتاقهای گپزنی از افراد کم سن و سال تقاضای سکس دارند. عوامل احرایی قانون، همچنین با بعضی از ارائهدهندگان خدمات اینترنتی، خصوصاً آمریکا آنلاین (AOL)، برای دستیابی به اطلاعاتی درباره انتشار و مبادله آن دسته مطالبی که ظاهراً غیرقانونی هستند، همکاریهایی صورت داده است. با این حال، خرده فرهنگ مذکور، معمولاً از چنین لغزشهای آشکاری به دور است و نگرانی شدیدی در مورد عوامل قانونی وجود ندارد. وحشتناکتر از هرگونه اقدام عوامل اجرایی برای اعضای برد، کارهای گروههای خصوصی است. در برخی موارد، ارائهدهندگان خدمات اینترنتی، سایتهایی با محتویات غیرقانونی را از بین بردهاند و تهدید کردهاند که در صورت لزوم، آدرسهای اینترنتی، گزارش فعالیت، و حتی گزارش مطالبی که در دسترس مراجعین قرار گرفته (موارد ذخیره شده توسط کاربران شخصی) را در اختیار عوامل اجرایی قرار میدهند. گروههایی از سارقین کامپیوتری (هکرها) با هدف یافتن و مبارزه با پورنوگرافی اینترنتی کودکان شکل گرفتهاند. ترس از این گروهها، نسبت به ترس از عوامل قانون، شدیدتر است و اینها به دلیل قادر این گروه بودن به فعالیت در خارج از چارچوب قانون، موفقتر هم هستند، ولی در عین حال، بسیاری از کارهای هکرها نیز غیرقانونی است.
در فصل 8، جنکینز گستره جهانی خرده فرهنگ پورنوگرافی اینترنتی را تشریح میکند. نظام و بنیاد این گروهها، گروههای خبری و سایتهای رمزدار، با بهرهگیری از تفاوتهای موجود در نگرش اجتماعی و قانونی کشورهای مختلف قادر به بقاست. بسیاری از تصاویر سکسی، به گفته جنکینز، محصول جهانگردی سکس در کشورهای درحال توسعه آسیا و آمریکای لاتین هستند. تعداد زیادی از بردهای پیامرسانی در ژاپن، روسیه و سایر کشورهای اروپای شرقی مستقر هستند.
در فصل نهم، جنکینز ایدههای خود را درباره راههای کاهش پورنوگرافی اینترنتی کودکان ارائه میدهد. وی معتقد است، تنها پاسخ مؤثر، هدف قرار دادن بنیاد این خرده فرهنگ است. یعنی نابود کردن بردهای پیامرسانی و گروههای خبری که پورنوگرافی کودکان را پخش میکنند. از بین بردن بردها میبایست به صورت کشور به کشور صورت پذیرد تا دستیابی به چنین اطلاعاتی را به تدریج مشکلتر سازد. در مورد گروههای خبری که جایگاه فیزیکی ندارند، توصیه جنکینز، همکاری با ارائه دهندگان خدمات اینترنتی است تا امکان دسترسی را از بین ببرند. هدف نمیتواند نابودی کامل پورنوگرافی کودکان باشد، چون عملاً غیرممکن است، اما میزان مبادلات را به طور چشمگیری کاهش میدهد.
کتاب جنکینیز علیرغم نقصهایش، ارزش فراوانی دارد. او توانسته است، با آرامش راجع به پورنوگرافی کودکان بحث کند، در همان حال که تنفر شخصی خود را از موضوع به صراحت نشان میدهد. این مسئله به خودی خود پیروزی محسوب میشود، چون در باب موضوعی است که جنونآور تلقی میشود. روش او به راهی ممکن و باارزش برای تحقیق روی خرده فرهنگهای اینترنتی که در بسیاری حوزههای ممنوع و زننده جنسی فعالیت دارند، اشاره میکند. بحث او راجع به بنیاد و زیرساخت خرده فرهنگ و پراکندگی آن در سراسر دنیا، روشن میسازد که چرا تلاشهایی که برای کنترل این معضل، براساس سنگینتر شدن جریمهها و نظارت همه جانبه بر اینترنت، صورت گیرد، نه تنها از مشکل نمیکاهد بلکه حقوق صدها میلیون کاربر را نیز زیرپا میگذارد. پیشنهادات او برای اصلاح قوانین، ظاهراً در کاهش بسیاری از پیگردهای قانونی بیمورد «پورنوگرافی کودکان» تأثیر به سزا خواهد داشت. پژوهش او در اخلاقیات و توجیهات اعضای خرده فرهنگ در بحثهای بین خودشان، بینش سودمندی از چگونگی تلقی و توجیه کارها از دید اعضای خرده فرهنگ به ما میدهد. منابع اطلاعاتی اندکی از پورنوگرافی کودکان که واقعاً برای محققان زمینههای جنسی ثمربخش باشند، وجود دارد؛ این کتاب، علیرغم کاستیهایش، یکی از آنهاست.
پي نوشت:
1. Robert bauserman، روزنامهنگار و منتقد
2. Bulletin board، صفحه اخبار و اعلانات اینترنتی است که برخی از کاربران مجاز به خواندن اطلاعات آن و احیاناً افزودن به آن هستند.
3. autoload
4. Newsgroups، گروهی از کاربران اینترنتی با سلیقه مشترک در زمینهای خاص که با یکدیگر Email رد و بدل میکنند.
5. Usenet، سرویسي اینترنتی دارای هزاران گروه خبری،
6. شبکههایی از طریق مودم و بدون اینترنت هستند که کاربران خود را از راه دور به هم مرتبط میسازند.
منبع: Looksmart.com
|