اتاق گفتگو تماس با ما اخبار روز

امروز:

  تاریخ:2 /7/1385

بازدید کنندگان :  147 نفر

 کد:7401

چاپ خبر

عنوان خبر : شوراها وصف جناح های سیاسی

 

 

»

مهدی محمدی

در حالي كه به زحمت مي توان گفت جامعه سياسي ايران از حال و هواي انتخابات رياست جمهوري بيرون آمده، فضاي كشور دوباره در حال انتخاباتي شدن است. طي چند ماه آينده دو انتخابات مهم در ايران برگزار خواهد شد و علائمي آشكار در دست است كه نشان مي دهد نيروهاي سياسي نيز آشكار و نهان در حال آماده سازي خود براي حضور در اين رقابت ها هستند و تا آنجا كه به برخي از آنها مربوط مي شود كار طراحي تاكتيك ها و استراتژي هاي انتخاباتي و رايزني با رقبا و مؤتلفان بالقوه در مراحل پيشرفته اي قرار دارد. اين يادداشت به دليل تفاوت مهمي كه در چارچوب و روش تحليل دو انتخابات خبرگان و شوراها وجود دارد و همچنين به دليل پرهيز از ورود به بحث هاي تخصصي مربوط به مجلس خبرگان، به انتخابات آتي خبرگان نمي پردازد و صرفاً به تذكر نكاتي درباره انتخابات شوراها بسنده خواهد كرد.
پيش بيني نتيجه انتخابات شوراها در حالي كه هنوز از مقدمات آن هم درك درستي وجود ندارد، چندان عاقلانه نيست، اما يك نكته را مي توان قاطعانه گفت و بر آن پاي فشرد: نتيجه انتخابات شوراها يك بستگي بسيار محكم و معنادار به ارزيابي مردم از مجموعه عملكرد اصولگرايان ظرف يك سال گذشته و خصوصاً ميزان موفقيت دولت اصولگرا دارد. اگر اصولگرايان در استفاده از آن بخش از اهرم هاي قدرت كه فعلاً در اختيار دارند موفق عمل كرده باشند، آن وقت مي توانند توقع داشته باشند كه مردم اهرم قدرت ديگري را نيز در اختيار آنها بگذارند در غير اين صورت طبعاً انتظار اقبال مجدد از جانب مردم در حكم طلب روزي ننهاده كردن است.

اصولگرايي البته در جامعه سياسي امروز ايران علمي است كه گروه هاي بسياري تحت لواي آن گرد آمده اند، به طوري كه اگر چه جملگي از اصول و آرمان هاي مشتركي تبعيت مي كنند اما در فروع و تاكتيك ها- و حتي گاهي مي توان گفت در استراتژي ها و هدف گذاري ها- ميان آنها ناهمگوني هاي محسوسي وجود دارد. وقوف كامل به اين تكثر ما را از افتادن در اين خطا پرهيز خواهد داد كه همه گروه هاي حاضر در اين جبهه را هم سرنوشت بپنداريم. برخي از اين گروه ها- به دلايلي كه اين نوشته قصد ورود به آنها را ندارد- ميان خود و دولت مرزبندي هايي قائلند و به سهم خود با استفاده از ابزارها و امكاناتي كه در اختيار دارند به انجام فعاليت هايي مشغولند كه اگر آنها را «انتخاباتي» بناميم چندان بيراه نگفته ايم. اين البته عيب نيست كه كسي يا گروهي وظيفه اي را كه به عهده دارد به خوبي انجام دهد و خير و خدمتي به مردم برساند، و در مقابل به وقت انتخابات انتظار جلب توجه آنها را هم داشته باشد.

اما مسلماً ناپذيرفتني خواهد بود اگر زماني معلوم شود كه جماعتي با اهداف انتخاباتي در حال جابجا كردن اولويت ها در نهاد تحت مسئوليت خود بوده و پروژه هاي حياتي و زيربنايي را با پروژه هاي زودبازده و تبليغاتي جايگزين كرده اند.
اساساً در اينجا يك حكم كلي وجود دارد و آن هم اين است كه مي توان گفت نتيجه انتخابات شوراها بستگي ناچيزي به حجم تبليغات و خودنمايي رقبا خواهد داشت. مردم ايران به بركت سالي يك انتخاباتي كه به طور ميانگين در 27 سال گذشته در آن شركت كرده اند از اين حيث كاملاً تجربه ديده و مهارت آموخته اند. آنها خوب مي دانند كه معمولاً افزودن بر مبلغ «حرف» به معناي خالي بودن چنته از سرمايه «عمل» است و كسي كه به عملكرد موفق خود پشتگرم باشد ضرورت چنداني نخواهد ديد كه از هر رطب و يابسي بياويزد وخود را براي چند برگ راي به آب و آتش بزند.
با وجود همه اختلاف نظرهايي كه به طور طبيعي مي توان آنها را در اندروني اصولگرايان سراغ گرفت، هر تلاشي براي رسيدن به ليست مشترك دراين جبهه را بايد مغتنم شمرد و براي موفقيت آن تلاش كرد.اميد به اجماع در ميان اصولگرايان اگرچه چندان پررنگ نيست اما اصل موضوع آنقدر با اهميت هست كه هر تلاش كوچكي را در هيئت يك گام استراتژيك جلوه گر سازد. تلاش براي اجماع مسلماً تأثير چنداني نخواهد داشت مگر اينكه در طي آن اراده مثبتي براي همگرايي شكل بگيرد و به راه حل هاي مرضي الطرفيني با گستره و دامنه اي حتي المقدور وسيع تر انديشيده شود و روشن است كه جلو افتادن و هزينه كردن براي شكل دهي به اين اجماع از جانب طرف پيروز رقابت هاي پيشين پسنديده تر و احتمال موفقيت آن بيشتر خواهد بود.
در سوي مقابل نيز مي توان گفت كه اتفاق چندان مهمي رخ نداده است. گروه هاي اصلاح طلب همچنان و به رغم تلاش هاي نه چندان موفقي كه براي نزديك كردن خود به برخي چهره هاي موجه نشان داده اند همچنان در دو عرصه «ارتباط گيري موفق بدنه اجتماعي» و «سازماندهي درون تشكيلاتي و تنظيم روابط بين تشكيلاتي» دچار مشكلات جدي هستند و اين مشكلات شكل و حالتي به خود گرفته كه عملاً نمي توان گفت در ميان مدت اميد يافته شدن راه حل در خوري براي آنها وجود داشته باشد. برخي گروه هاي اصلاح طلب طي ماه هاي گذشته با وقوف به اين نكته كه بالاخره بايد به گونه اي «خلأ رهبري» را در ميان خود پر كنند، دست به كار برخي رايزني ها شدند و پس از مدتي كار به آنجا رسيد كه در برخي محافل از محور «هاشمي- كروبي- خاتمي» سخن گفته مي شد.

 آن روزهاي اول برخي اين زمزمه ها را جدي گرفتند و از وقوع تغييرات عميق در صف بندي نيروهاي سياسي ايران خبر دادند. اندكي كه گذشت- همانگونه كه تجربه اندوختگان عمل سياسي از ابتدا هم مي گفتند- اوضاع حالت خنده داري به خود گرفت و هريك از اين 3 شخصيت به نوبه خود وجود چنين محوري را به سخره گرفت. خاتمي آن را شوخي خواند، كروبي از وجود آن ابراز بي اطلاعي كرد و هاشمي هم عملاً رغبتي براي نقش آفريني در چنين ائتلافي از خود نشان نداد. به اين ترتيب به آساني مي توان نتيجه گرفت كه گروه هاي اصلاح طلب هر يك با سرمايه و برنامه اختصاصي خود وارد اين عرصه خواهند شد- و درست مثل برخي چهره هاي اصولگرا- به جلب آراء نمادين در برخي شهرهاي بزرگ دل خواهند بست بي آنكه اميدي به يك پيروزي وسيع داشته باشند (البته ايده ديگري هست كه مي گويد برخي اصلاح طلبان به پيروزي بي سر و صدا در شهرهاي كوچك دل بسته اند تا سكويي براي انتخابات سال آينده مجلس باشد). به اين ترتيب مي توان گفت سرنوشت انتخابات شوراها به لحاظ «جبهه اي» مشخص و به لحاظ «گروهي» نامشخص است. «جبهه اصولگرايي» با توجه به مجموعه ارزيابي ها احتمالاً براي پيروزي در اين انتخابات مشكل چنداني نخواهد داشت اگرچه دشوار است كه بگوييم در اين ميان كدام «گروه» ميدان دار اصلي خواهد بود.
 

 

 

 

 

 

نظرات و پیشنهادها:
آدرس پست الکترونيکي :   

فهرست عناوین

» صفحه اصلی

» عناوین کل اخبار

» اجتماعی

» اقتصادی

» سیاسی

» علمی

» فرهنگی

» ورزشی

» استانها

» خارجی

» خبر های منطقه  کرج

» گزارش و تحلیل

» عکس ها

» گفتگو

» یادداشت ها

» مقاله

» پیوند ها

» سرگرمی و امکانات

» جستجوی خبر

http://www.qadrmedia.tv

عناوین کل اخبار  | اجتماعی |  اقتصادی  | علمی | ورزشی | سیاسی  | فرهنگی