اتاق گفتگو تماس با ما اخبار روز

امروز:

  تاریخ:14 /5/1385

بازدید کنندگان :  191 نفر

 کد:6489

چاپ خبر

عنوان خبر : مهمترين نقاط ضعف جريان روشنفكرى در ايران

 

 

»  محمدامین شریفی

در چند دهه اخير كه جامعه ايران به سمت پيشرفت هاى چشمگير در زمينه هاى مختلف علمى، اقتصادى، سياسى و... در حركت است، هنوز مشكلاتى در سر راه دارد كه بسيارى از انديشمندان اجتماعى و سياسى ما نيز در تفسير و تعبير آنها و به تبع آن در راه هاى اصلاح آن دچار سردرگمى هستند. شايد بتوان يكى از عمده ترين سئوالات اكثر منورالفكرها را اين سئوال دانست كه "نقاط ضعف روشنفكرى در ايران چيست و چرا احزاب در اين جامعه پا نمى گيرند."

در چند دهه اخير كه جامعه ايران به سمت پيشرفت هاى چشمگير در زمينه هاى مختلف علمى، اقتصادى، سياسى و... در حركت است، هنوز مشكلاتى در سر راه دارد كه بسيارى از انديشمندان اجتماعى و سياسى ما نيز در تفسير و تعبير آنها و به تبع آن در راه هاى اصلاح آن دچار سردرگمى هستند. شايد بتوان يكى از عمده ترين سئوالات اكثر منورالفكرها را اين سئوال دانست كه «نقاط ضعف روشنفكرى در ايران چيست و چرا احزاب در اين جامعه پا نمى گيرند
اگرچه پاسخ هاى بسيارى به اين سئوال داده شده است، اما در اين نوشتار سعى شده است از منظرى متفاوت اين موضوع بررسى شود. لذا نيازمند چيدن پازلى هستيم كه قطعات آن از واقعيت هاى موجود جامعه ما نشأت گرفته و با تكميل اين پازل، نتيجه مطلوب كسب خواهد شد. اين قطعات عبارتند از:
الف- آنچه اكنون به عنوان روشنفكرى اجتماعى و دموكراسى در جهان و به تبع آن در جامعه ما منظور نظر است، در نهايت همان ليبراليسم است كه از همان ابتداى شكل گيرى هسته هاى اوليه آن تاكنون هيچ گونه ارتباطى با جوامع شرقى و على الخصوص جوامع دينى و به ويژه جامعه اسلامى نداشته و تنها و تنها براساس مناسبات و تفكرات غربى شكل گرفته است.
ممكن است عده اى ابراز كنند كه علم و پيشرفت هاى علمى، شرقى و غربى و دينى و غيردينى ندارد، درحالى كه اصولاً دانش هاى زيرمجموعه علوم انسانى مانند جامعه شناسى، روانشناسى، حقوق، سياست، اقتصاد و... هيچ كدام علم به مفهوم پوزيتيويستى آن محسوب نمى شوند.
خلق هر انديشه اى در زمينه هاى فوق نتيجه تاثيرات متقابلى است از وضعيت اجتماعى- فرهنگى - اعتقادى جامعه و نوع نگاه و جهان بينى صاحب انديشه. به همين دليل ممكن است دو فرد با جهان بينى متفاوت دو نظريه كاملاً متفاوت و حتى متضاد راجع به يك موضوع واحد ارائه كنند و هركدام هم استدلال هايى براى خود داشته باشند.
لذا اگر نگاه ليبراليستى درباره حقوق فردى و اجتماعى را علم بدانيم، بايد ساير برداشت ها را نيز به عنوان علم بپذيريم؛ هر چند كه با يكديگر متضاد باشند مانند سوسياليسم، مائوئيسم، اسلام و...
ب- ارزش هر انديشه بستگى به سه عامل اصلى دارد: ۱- هدف غايى ۲- راه دستيابى به هدف و ۳- الگو و اسوه قابل ارائه
اين سئوال مهمى است كه «الگوى دموكراسى از نظر ما كدام است و هدف غايى ما از رسيدن به اين دموكراسى چيست و از چه راه هايى مى توان و بايد به آن هدف رسيد؟»
طبيعى است كه اگر الگوى احزاب ما در اين مورد، چند كشور پيشرفته (و عموماً غربى) باشند، نه تنها در جامعه ما تثبيت نمى شوند كه طرد هم خواهند شد. از آن جهت كه مردم ما بر اين باورند كه عامل استبداد، استكبار، استحماق و... در اين كشورها به مراتب بيش از كشورهاى جهان سوم است منتها با پوششى از اصطلاحات عوام فريب و بزك هاى سياسى، اجتماعى مرسوم و متداول.
ج- مى دانيم كه قبل از وارد كردن يك كالا به داخل كشور بايد فرهنگ استفاده از آن را وارد كرد وگرنه اثرات منفى آن بيشتر از منافعش خواهد بود. بنابراين براى وارد كردن انديشه و گفتمانى جديد اين موضوع بايد جدى تر رعايت شود. براى چنين امرى اگر از قبل آمادگى هاى لازم صورت نگرفته باشد و زيرساخت هاى فكرى جامعه آماده نشده باشد، چه بسا آن انديشه به عاملى براى تشتت، تفرقه و فتنه انگيزى دشمنان تبديل شود. البته در كشور ما نيز به علت ضعف تحليل روشنفكران ليبرال و عدم تطبيق شرايط و زمان خسارات سنگينى به روند رو به رشد جامعه در ابعاد مختلف وارد شد و دشمنان هم از اين رهگذر بهره بردارى هاى فراوان كردند.
بنابراين بازتوليد انديشه اى كه در جامعه اى ديگر با هدف هاى متفاوتى پديد آمده و با فرهنگى ديگر پرورش يافته در جامعه ايرانى كه هيچ كدام از معيارهايش با آن انديشه سازگار نيست، امكان ندارد.
د- در يك نگاه سريع به تاريخ ايران به خوبى مشاهده مى كنيم كه تاكنون هيچ انديشه اى (سياسى- اجتماعى - فرهنگى) وارداتى مورد قبول ملت ايران قرار نگرفته است؛ چرا كه ايرانيان نشان دادند راه زندگى اجتماعى توسط ديگران را تحقير و توهين به خود مى دانند و حتى مسير دورتر و پرهزينه تر خويش يافته را بر راه هاى كوتاه تر كه ديگران توصيه كنند، ترجيح مى دهند. اين صفت ايرانيان كه منبعث از غرور ملى آنان است، شايد مورد قبول بعضى از روشنفكران نباشد اما واقعيتى است كه همه صاحبان فكر و انديشمندان بايد آن را در محاسبات خود لحاظ كنند.
ه- همچنين به گواهى تاريخ، فشار براى به كرسى نشاندن ليبراليسم در ايران و همه كشورهاى مشابه، همواره در زمان هايى بيشتر شده است كه دشمنان ما يا همان صاحبان و مدعيان اصلى ليبراليسم خواسته اند امتيازاتى از اين جوامع بگيرند و نكته جالب در اين ماجرا، همراهى منورالفكرهاى داخلى با آنها است كه البته قريب به اتفاق هم نادانسته است. سرتاسر تاريخ معاصر مملو از تكرار اين ماجراى عجيب است و عجيب تر آنكه اين قشر از جامعه از هيچ يك از آنها هم عبرت و درس نگرفته است.
و- نكته بعد اينكه خصيصه نداشتن سرسختى لازم در مقابل دشمنان و حتى گاه قبول كمك آنها براى فشار به حاكمان خودى از ويژگى هاى بارز جريان روشنفكرى جامعه ما به ويژه قشر ليبرال آن در صد سال گذشته بوده است. شايد از مهمترين علل طرد آنان توسط جامعه همين باشد. جامعه ايرانى قرن ها است كه نشان داده با وادادگى و تسليم و كرنش مقابل دشمنان به شدت مخالف است. حتى اگر در شرايط ضعف باشد و اين كار منافعى هم برايش داشته باشد. از طرفى بايد اين واقعيت را پذيرفت كه ملت ايران چنين خصلتى دارند، هرچند ممكن است با محاسبات سياسى برخى روشنفكران مطابق نباشد ولى بايد قبول كرد كه اين موضوع به عنوان ارزشى در بين مردم همه اقوام و مذاهب ايرانى كاملاً نهادينه شده و جا افتاده است.

 

 


 

 

 

 

 

 

 

نظرات و پیشنهادها:
آدرس پست الکترونيکي :   

فهرست عناوین

» صفحه اصلی

» عناوین کل اخبار

» اجتماعی

» اقتصادی

» سیاسی

» علمی

» فرهنگی

» ورزشی

» استانها

» خارجی

» خبر های منطقه  کرج

» گزارش و تحلیل

» عکس ها

» گفتگو

» یادداشت ها

» مقاله

» پیوند ها

» سرگرمی و امکانات

» جستجوی خبر

http://www.qadrmedia.tv

عناوین کل اخبار  | اجتماعی |  اقتصادی  | علمی | ورزشی | سیاسی  | فرهنگی