اتاق گفتگو تماس با ما اخبار روز

امروز:

  تاریخ:13 /5/1385

بازدید کنندگان :  353 نفر

 کد:6466

چاپ خبر

عنوان خبر : كالبدشكافي استراتژي نظامي حزب‌الله

 

 

»

فواد صادقی

نبرد حزب‌الله و اسرائيل وارد هفته چهارم خود شده است و به نظر مي‌رسد استراتژيست‌هاي ارتش اسرائيل در فهم كليد جبهه قفل‌شده جنوب لبنان، ناتوان مانده‌اند.

شايد تفاوت رويارويي با حزب‌الله با ساير تجربيات ارتش اسرائيل در جنگ با ارتش‌هاي عربي، علت اين سردرگمي راهبردي تل‌آويو باشد. جنگي كه گمان مي‌شد در كمتر از يك هفته و با بمباران هوايي لبنان و در شرايطي شبيه جنگ افغانستان به سود اسرائيل پايان يابد، اكنون عمر آن به ماه نزديك مي‌شود و شرايط طرفين نبرد تفاوت چشمگيري با روزهاي نخست پيدا نكرده است.
مهم‌ترين عامل شكل‌دهنده جغرافياي كنوني جنگ، ويژگي‌هاي ساختاري حزب‌الله است. حزب‌الله كه با هشياري پس از پيروزي بزرگ سال 2000 از تبديل شدن به ساختاري دولتي خودداري كرد، اكنون در شكل يك سپاه چريكي در برابر ارتش اسرائيل ايستاده است و اين امر، موجب ديگرگوني فضاي نبرد لبنان با جنگ‌هاي كلاسيك مي‌شود.
در جنگ‌هاي كلاسيك، زمين نقش تعيين‌كننده دارد و اگر نگوييم تنها عامل، يكي از مهم‌ترين عوامل شروع و ادامه جنگ است. درواقع تصاحب و تملك زمين توسط ارتش، مهم‌ترين هدف عيني در جنگ‌هاي كلاسيك است كه اين بار در لبنان نه تنها اهميتي براي طرفين ندارد، بلکه به نقطه ضعفي در فرايند دفاع تبديل شده است.
از يك سو اشغال و تصاحب سرزمين لبنان براي اسرائيل هدف جذابي نيست چراكه اين رژيم طي ربع قرن گذشته بارها اين اشغال را آزموده و هر بار بيش از گذشته براي پايان آن هزينه پرداخت كرده است.
از سوي ديگر حضور اسرائيل در خاك لبنان، بهترين فرصت براي حزب‌الله به شمار مي‌رود؛ چراكه مشروعيت ادامه مقاومت اسلامي و حضور مقتدرانه اين تشكل در لبنان را افزايش داد و مخالفان داخلي حزب‌الله را در انفعال قرار مي‌دهد و همچنين هدف آسان و قابل دسترسي براي عمليات‌هاي حزب‌الله عليه اسرائيل فراهم مي‌كند.
برنامه هوشمندانه عقب‌نشيني از خاك لبنان در سال 2000 توسط اسرائيل كه با آرامش نسبي طي شش سال گذشته روبه‌روبود، رفته رفته به بحران مشروعيت حضور مسلحانه حزب‌الله در لبنان تبديل مي‌شد. اين توطئه كه با ترور «رفيق حريري» توسط عوامل مرتبط با «موساد» در سال 2005 تداوم يافت فشار داخلي را همراه با قطعنامه 1559 شوراي امنيت بر حزب‌الله، افزود و شكل‌گيري ائتلاف 14 مارس به عنوان حلقه سعودي ـ‌ آمريكايي كه اخراج نيروهاي سوريه از لبنان و خلع سلاح حزب‌الله را پيگيري مي‌كرد، به كانون تمركز مخالفت‌هاي داخلي عليه مقاومت اسلامي تبديل مي‌شد، اما با حمله اسرائيل، دست‌كم براي يک دهه آينده، حزب‌الله با بحران مشروعيت در داخل مواجه نخواهد شد.
دومين تفاوت مهم نبرد لبنان با جنگ‌هاي كلاسيك، عدم تمركز در آرايش نظامي حزب‌الله است. فقدان پايگاه‌هاي متمركز نظامي، كاركرد حملات هوايي و آتش توپخانه زميني و دريايي اسرائيل را خنثي كرد و اين ارزش اين حجم گسترده حملات را در حد كشتار غيرنظاميان تقليل داده است؛ بنابراين مؤثرترين اهرم ارتش اسرائيل كه در جنگ‌هاي گذشته، عامل به زانو درآوردن دولت‌هاي عربي بود تبديل به برانگيزاننده افكار عمومي و فضاي بين‌المللي عليه تل‌آويو شده است.
تفاوت سوم نبرد لبنان با جنگ‌هاي كلاسيك، عدم آسيب‌پذيري يكسان طرفين در برابر تلفات انساني است.
تفكر استشهادي حاكم بر حزب‌الله، شهادت نيروهاي اين تشكل را به عامل برانگيزاننده و تقويت‌كننده حزب‌الله در نبرد تبديل مي‌كند و شمار بيشتري از داوطلبان را به اين سپاه پيوند مي‌دهد، اما در سوي مقابل جبهه، ارتش اسرائيل به شدت در برابر تلفات انساني آسيب‌پذير است و افزايش آن موجب تضعيف روحيه و فشار افكار عمومي اسرائيل و خودداري سربازان اين ارتش از حضور در جبهه مي‌گردد.

بنابراين مي‌توان از علت بن‌بست جبهه‌هاي نبرد در لبنان پرده برداشت. اسرائيل در جبهه زميني متوقف شده است. تجربه تصاحب دو روزه بنت‌جبيل كه به دليل تحميل تلفات سنگين منجر به عقب‌نشيني ارتش اسرائيل از «بنت‌ جبيل» شد باعث گرديده تا پيشروي بي‌محابا در دره بقاع از سوي فرماندهان ارتش اسرائيل مورد توجه قرار نگيرد.
همچنين در نبرد دريايي، انهدام دو ناوچه نظامي ارتش اسرائيل براي نخستين بار در طول نيم قرن گذشته، موجب عقب‌نشيني ناوگان دريايي اسرائيل از سواحل لبنان كه همواره براي ارتش اسرائيل امن بوده است تا مرز بندر صور شده است.
در جبهه هوايي نيز به رغم سه بار بمباران اهداف تعيين‌شده اسرائيل، عملا آسيب جدي به توانايي سايت موشكي حزب‌الله در هدف قرار دادن اسرائيل اتفاقاتي وارد نشده است.
بنابراين مي‌توان گفت كه اشتباه ارتش اسرائيل در تهاجم كلاسيك به لبنان، تنها به تقويت حزب‌الله انجاميده است و اگر استراتژيست‌هاي ارتش اسرائيل در راهبرد جنگي خود تجديدنظر نكنند، به دام نبرد حزب‌الله خواهند افتاد كه تنها هزينه اقتصادي و سياسي به اسرائيل تحميل خواهد كرد. واقعيت آن است كه با تخريب زيربناهاي اقتصادي لبنان طي سه هفته گذشته، عملا هزينه سنگيني از ادامه نبرد به اين كشور تحميل نمي‌شد، اما اقتصاد اسرائيل كه توليد سالانه آن به صد تا 120 ميليارد دلار يعني هفته‌اي دو ميليارد دلار مي‌رسد، با احتساب پيامدهاي اين جنگ، تاكنون دست‌كم بيست ميليارد دلار آسيب ديده است و اين رقم چندين برابر خسارت وارد شده به لبنان است و اين شكاف ميان خسارت طرفين، فشار را بر اسرائيل براي توقف سريع‌تر نبرد، افزايش مي‌دهد.

در هر صورت به نظر مي‌رسد فرماندهان ارتش اسرائيل در هفته پيش رو، به بازنگري در راهبرد شكست خورده خود براي اداره جنگ بپردازند چراكه تداوم روند کنوني تنها به تشديد بحران براي تل‌آويو خواهد انجاميد.

 

 


 

 

 

 

 

 

 

نظرات و پیشنهادها:
آدرس پست الکترونيکي :   

فهرست عناوین

» صفحه اصلی

» عناوین کل اخبار

» اجتماعی

» اقتصادی

» سیاسی

» علمی

» فرهنگی

» ورزشی

» استانها

» خارجی

» خبر های منطقه  کرج

» گزارش و تحلیل

» عکس ها

» گفتگو

» یادداشت ها

» مقاله

» پیوند ها

» سرگرمی و امکانات

» جستجوی خبر

http://www.qadrmedia.tv

عناوین کل اخبار  | اجتماعی |  اقتصادی  | علمی | ورزشی | سیاسی  | فرهنگی