»
محمدرضاایزد
من نمي دانم اين آقاي «ي » كيه؟ اسمش را ميدانم ،محمدرضا ست ولي اين « ي» هم حال منو گرفته و هم حال شما را. آخه مردم شما نمي دانيد كه اين چه نازنيني است !! اين آقاي «ي» كه اينقدر آبرو و حرمت داره كه فاميلي اش را نميگن .
تازه اسمش را هم گفتند بايد خيلي از آنها تشكر كنيم . ولي فاميلي را نمي شود در اختيار مردم بگذارند . آخه آدمها آبرو دارند و ظاهرا هر چه اين نوع آدمها دم كلفت تر باشند آبروشان بيشتر و هر چه گردن كلفت تر باشند حفظ احترام آنها بر من و شما مردم واجب تر و هر چه اين آدمها پدر سوخته تر و حرام خوار تر باشند ،ذكر و وصف سوابقشان ممنوع تر است ! هر چه اين نامردها با صاحب منصبان ،رانت خواران و باند هاي قدرت و بالا نشين ها نزديك تر باشند ، تصور خطاي آنان هم گناه داره .
آخه نمي دانيد كه اين آقاي «ي» و آقاهاي ديگه كه از اين جنس اند چقدر با احترام و آبرو زندگي كرده اند و براي يك لقمه نان ناقابل صد تا پشتك و وارو مي زنند و براي يك تومان پول ده متر زمين را مي كنند و براي گرفتن امتياز به دستبوسي آقايون مي روند و در مقابل ميز فلان مسئول تا كمر خم مي شوند . خب اينها محترمند .اينها كجا و آن آفتابه دزدها كجا ! پدر اونها را بايد در آورد . مخل اجتماعند. تمامي تباهي و جرائم مال آنهاست . نبايد به آنها رحم كرد . بايد دور شهر ها چرخاند . به زندانش بياندازند و به كوچك وبزرگ آنها نبايد رحم كرد . اما اينها يعني امثال آقاي «ي» خيلي با كلاسند . من هنوز نتوانستم بفهم كه چرا اينها عزيزند و آنها حفيض، نبايد بين شتر دزد با تخم مرغ دزد فرقي باشد ؟ نبايد بين كسي كه كاروان شتر را با بار و سواره پياده مي برد با كسي كه از روي نداري آفتابه مي دزد ، فرق گذاشت ؟
البته كه فرق دارند اما نه به عكس. يعني اينكه با شتر دزد كاري نداشته باشند اما پدر تخم مرغ دزد را در بياورند . ظاهرا دزدي هر چقدر بزرگتر باشد احترامش وحفظ آبروي مجرم واجب تر است . مثلا همين آقاي «ي» كه الان سلطان شكر ايران است . ميگن كه به كارمند ساده شهرداري كرج بوده كه بعد از 15 سال آمده تو خط خريد كارخانه قند و شكر و زمين ،و در مدت چند سال توانسته هزار ميليارد تومان پول به جيب بزنه .يك قصر در مكه خريده به قيمت 5 ميليارد تومان ( حالا ميزبان چه كساني بوده ، خدا بهتر ميدونه ) كارخانه قند دزفول را خريده 3 ميليارد تومان. بعد كارگران را اخراج ،كارخانه را تعطيل و كارخانه و زمين را فروخته ( باز تاب اول آذر 85 ) و از طرفي سهميه شكر را از خارج وارد مي كرده و آزاد به خورد من و شما مي داده
. آقا به حضرت عباس اين آقاي «ي» و البته امثال اينها ديدني اند . جا داره ميراث فرهنگي اينها را جائي به نمايش بگذارد . بليط فروشي كنه . كلي در آمد كسب مي كنه . تازه مي توانيد بليط ويژه هم بفروشند با اين شرط كه خود آقاي «ي» براي بازديد كنندگان توضيح بده كه چكار كرده كه در عرض 15 سال هزار ميليارد تومان ( بازتاب 28 آبان 84 ) ثروت كسب كرده . جالب خانواده آقاي «ي» كه از زندگي اشرفي برخوردارند مدعي اند كه مبالغ كلاني را به برخي پرداخت كرده اند ( بازتاب 30 ارديبهشت 85 ) اخراجش كردند ولي بقيه را نمي دانم كاري نداريم .چون از قديم گفته اند كه : سري كه درد نمي كنه ،دستمال نمي بندند .
اما سوالي كه مي توان مطرح كرد اين است كه امثال آقاي «ي» زيادند .دزدي ها ديگر ميلياردي و نجومي شده و ديروز كه تب مبارزه با مفاسد اقتصادي و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض بسيار شديد بود و هر روز جزء اعمال واجب و تعقيبات نماز محسوب مي شد ، چرا امروز ذكرش حرام گرديده است؟ آيا اين شعارها مصرف انتخاباتي داشت ؟ به قول خانم آجر لو نماينده كرج كه؛ كجاست اقتدار مجلس و فرياد هاي مبارزه با فساد. امروز مفسدين باز هم فساد مي كنند . ديروز تب مبارزه با مفاسد اقتصادي بالا گرفت ولي امروز تابوت آن را بايد بر دوش بكشيم (انتخاب اول خرداد 85) يعني بايد در تشييع جنازه آن شركت كنيم .
حالا كار نداريم بعضي ها با همين شعار مبارزه با مفاسد و مافياي نفتي و برقراري عدالت موج سواري كردند و آراء مردم را اخذ نمودند و به قول آيت ا… اميني امام جمعه موقت قم: پس از گذشت يك سال، كساني كه آراء مردم را بدست آوردند . برگردند ببينند كه موقع انتخابات چه شعارهائي مي دادند و فراموش نكنند كه به مردم چه وعده هائي مي دادند . اما من مي خواهم به خانم آجر لو كه دعوت به حضور در تشييع جنازه مبارزه با مفاسد اقتصادي كرده ، بگويم كه اول بايد تابوت را باز كنيم و ببينيم آيا داخل تابوت كسي هست ؟ اگر خالي است . ديگر چرا مردم را به زحمت بيندازيم و لااله الا الله بگيم . از همان اول بگيم كه بالا رفتيم ماست بود .
پايين آمديم دوغ بود . هر چي گفتيم شوخي بود. وقتي كه اين آقا «ي» را با نفوذي كه با از ما بهترون داره و مبالغ كلاني كه پرداخت كرده و از مصونيت آهنين برخور داره و مباشرش را از ايران فراري مي ده و براي عوامل اطلاعاتي مشكل بوجود مي آره ، پرونده را راكد مي كند و حالا به ريش همه ما مي خنده . آن وقت باز هم بايد تابوت خالي را تشييع جنازه كنيم ؟ راستي چرا بين دم كلفت ها و بي دم ها تبعيض قائل مي شويم . آيا فساد نتيجه تبعيض و فقر محصول فساد نيست ؟
پس تاكيد مقام معظم رهبري در مبارزه با فقر و فساد و تبعيض كجا رفت ؟ آيا نبايد مسئولين دست اندر كار به وظيفه خود كه همانا مبارزه با مفاسد اقتصادي كه امروزه به يك آفت خطر ناك انقلاب تبديل شده، عمل نمايند ؟ آري قسم حضرت عباس را زماني مي توان باور كرد كه دم خروس ديده نشود . مبارزه با فساد و فقر و تبعيض بايد شعار هميشگي همه جناحها و گروهها و مسئولين دست اندر كار براي آفت زدايي از انقلاب اسلامي باشد و گرنه بنظر بنده مقطعي و شعاري و سياسي و جهت دار كردن مبارزه با فساد ، باعث نا اميدي بيشتر مردم خواهدشد و عواقب ناگواري را بدنبال خواهد داشت .
|