»
کليد را فراموش کردهام! حالا اگر خواستيد در مطلبتان بنويسيد يا ننويسيد!» اين اولين جملهای است که عليرضا شيرازی مقابل درب دفتر بلاگفا به زبان میآورد.
پس از حدود يک ساعت جستجو يک کافیشاپ کوچک، تاريک و پرسروصدا بهترين محلی است که برای گفتگو پيدا میکنيم. به خاطر همين تاريکی کافیشاپ است که عکسها کيفيت مناسبی ندارند و به خاطر پرسروصدا بودن کافیشاپ صدای گفتگو هم کيفيت پايينی دارد.
عليرضا شيرازی که تا دو سال پيش به واسطه مديريت سايت پارسيک و مقالاتش در زمينه آیتی در وب فارسی شناخته شده بود در سال گذشته بيش از هر چيز نامش در کنار سرويس وبلاگ بلاگفا در رسانهها مطرح شد.
انتخاب بلاگفا به عنوان وبسايت برتر سال هشتادوچهار در «نظرسنجی انتخاب برترينهای رسانههای سال ۸۴ مجله هفتسنگ» بهانهای شد برای گفتگو با مدير جوان بلاگفا.

راهاندازی بلاگفا
شاید برای خیلیها جالب باشد که بدانند یک سایت ارائه دهنده سرويس وبلاگ که خیلی از عمر آن نمیگذرد و شاید بتوان گفت تازه پا گرفته در مدت کوتاهی چگونه به چنین جایگاهی میرسد.
اصلا بگذارید از اینجا شروع کنیم که یک سال و نیم پیش چه ضررورتی برای راهاندازی بلاگفا دیدید. با توجه به اینکه در آن زمان سرویسدهندههای فارسی دیگری هم مشغول فعالیت بودند شما چه نقص یا کاستی در آنها دیدید که به فکر راهاندازی یک سرویسدهنده جدید افتادید؟
- ببینید اگر بخواهیم صریح صحبت بکنیم زمانی که ایده ایجاد بلاگفا به وجود آمد ما چند تا ایده شکست خورده داشتیم. یک سرویس پرشینبلاگ بود که خوب پیش میرفت اما سرویسش هیچ حرکت جدیدی نداشت. کاربرها هیچ امکان جدیدی نمیدیدند و تغییری در صفحه ایجاد نمیشد. سایت کند شده بود و اینها من را به فکر انداخته بود یک سرویس راه بیندازم. بلاگاسکای ثبتنامش را بسته بود. خیلی جاها فیلتر بود، بعدها فیلترش هم بیشتر شد. دو - سه تا سایت دیگر هم مثلا تکبلاگ بودند که آمدند و پس از مدت کوتاهی تعطیل شدند.
من نرمافزار بلاگفا را خیلی وقت پیش نوشته بودم. چیزی حدود شش تا هفت ماه پیش از راهاندازی بلاگفا. اما طبق تجربهای که داشتم برای من خیلی مهم بود که کارم را خیلی درست شروع کنم. نمیخواستم کارم را طوری شروع کنم که بعدا وقتی مردم استقبال کردند دنبال پهنای باند و فضا باشم و بعدا بخواهم انتقالهای آنچنانی انجام بدهم که کاربرانم یک هفته سرویس نداشته باشند. بنابراین با چند شرکت خوب صحبت کردم. در این مدت چند جلسه با شرکتهای ميزبانیوب داشتم و مد نظرم بود که شرکت خوب پیدا شود که هم اسپانسر باشد و هم از نظر فنی جوابگو باشد. به هر حال حامی سایتم پیدا شد و میزبان سایت شد و کار را شروع کردم.
- همان شرکت ouriran دیگر؟ در قبال چه چیزی اسپانسر شد؟ این امکانی را که برای شما فراهم کرد در قبالش شما چه سرویس یا امکانی را به او میدهید؟
- یک نوع آشنایی از قبل وجود داشت. در قبال میزبانی بلاگفا قرار شد یک لوگو از شرکت در سایت بگذاریم و یک سری حمایتها در خود سایت. توجه کنید که چارچوب اسپانسری در ایران هنوز خیلی مشخص نیست. اما اعتقاد من این بوده که ouriran در موفقیتهای بلاگفا شريک خواهد بود. اگر جایی دارم مصاحبه میکنم حتما نام ouriran هم خواهد آمد. اگر یک سایت خوب پیشرفت کند و بیننده خوبی پیدا کند نشان میدهد که سایت از طرف یکی از بزرگترین سرویسدهندگان خدمات میزبانی سایت پیشتیبانی میشود.
- چه زمانی کار رسما شروع شد؟
- حدود يک سال و نيم پيش بود. زمانی که استارت بلاگفا خورد چند سرویس دیگر هم شروع به کار کردند. در واقع در فاصله زمانی چند هفته این چند سرویس از جمله میهنبلاگ و پارسیبلاگ شروع به کار کردند که بلاگفا آخرین سرویسی بود که به این زنجیره پیوست.
- در هنگام راهاندازی بلاگفا چه مسئلهای برايت دغدغه اصلی بود؟
- در این مدت از سرویسهای وبلاگ چیزهایی دیده بودم و به نظرم میرسید آنها بعضی مسائل را زیاد جدی نمیگیرند. یک نمونه خیلی مشخص این بود که ما وقتی به کاربر سرویس میدهیم باید مسئولیت سرویسمان را بپذیریم حتی اگر سرویسمان رایگان باشد.
بر خلاف سرویس دهندههای دیگر که میگفتند تضمینی در قبال خدماتی که به شما میدهيم وجود ندارد و در بعضی موارد اصلا معلوم نبود چه کسی پشت سرویسدهنده هست که دارد خدمات را میدهد، من همان روز اول آمدم و خودم را با مشخصاتم معرفی کردم و مسئولیت سایتم را پذیرفتم. چیزی که در صفحه درباره ما سایت و اخباری که روی سایت هست این قضیه وجود دارد و همه چیز سایت از روز اول بهطور واضح مشخص بود.
به نظرم این خیلی کمک کرد که کاربران اعتماد کنند به بلاگفا و پیش خودشان بگویند این سرویسی نیست که فردا تعطیل بشود. بدانند شخصی پشت قضیه است که یک تجربه چهار-پنج ساله داشته است، در وب شناخته شده است. اگر یک روز سایت داون میشد اعتبار فنی و علمی من زیر سوال میرفت. بنابراین کاربران اعتماد بیشتری کردند.
از طرف دیگر من آن زمان تصور میکردم خیلی از کاربران میترسند در سرویسهای وبلاگ فارسی بنویسند، چون هنوز خیلی چیزها مشخص نبود، مدیر سرویسدهنده را نمیشناختند، نمیدانستند چه تغییراتی روی سایت اعمال شده، چه کسی پشت صحنه است، این قضیه در مورد همه سرویسهای وبلاگ وجود داشت.
من سرویس را بر این اساس طراحی کردهام که کمترین اطلاعات شخصی را از کاربر میگیرم و حتی هیچ آیپی هم از آنها نمیگیرم. و حتی اگر روزی قرار شد پاسخگو باشیم من با این اعتقاد جلو میروم که من بلاگفا را داون میکنم اما اطلاعات شخصی کسی را به هیچ سازمان یا مرکز حقوقی نخواهم داد.
- در مورد مسائل فنی چطور؟ در شروع کار چه دغدغه فنی خاصی داشتی؟ قرار بود بلاگفا چه ويژگی فنی خاصی داشته باشد؟
- در آن زمان سرویسهای دیگر با این تصور آمدند که امکانات را اضافه بکنند و جلو بیایند در صورتی که من فکر میکردم کیفیت مسئله مورد نظر کاربران ایرانی است. تجربهای که داشتم به من میگفت وبلاگنویسی خیلی چیز پیچیدهای نمیخواهد، وبلاگنویسان هم ابزار پیچیدهای نمیخواهند، اکثرا آدمهای تازهکاری هستند و دوست دارند خیلی ساده ولی مطمئن و با کیفیت وبلاگ بنویسند. فکر میکنم مولفههایی که در آن زمان در بلاگفا در نظر گرفته شد به این قضیه کمک کرد. در آن زمان خیلی راحت ظرف سه ما بلاگفا به سریعترین سرویس وبلاگ تبدیل شد. همه بلاگفا را به عنوان سریعترین سرویس وبلاگ معرفی میکردند نه به عنوان وبلاگی که امکاناتش از همه بیشتر است. مسئله دیگر هم این است که من معتقدم از لحاظ فنی نباید کاری را بکنیم که بعد بخواهیم بازگشت داشته باشیم. نمیتوانستم امکانات زیادی را بدهم که بعدا وقتی کاربرانم زیاد شدند بگویم خب من مجبورم این مولفه و این امکانات را حذف بکنم. بنابراین بلاگفای اولیه سرویسی بود که با سرعت خیلی بالایی طراحی شده بود. و امکانات محدود و سادهای داشت.
- پس برای بلاگفا اولویت اول در کار سرعت بود.
- بله. کیفیت. در طراحی کدهای برنامه کیفیت اولویت اول من بود. کیفیت هم اول به معنای سرعت و بعد بازدهی است و البته همینطور امنیت. از طرف دیگر اتفاقی که افتاد این بود که کاربرها کم کم عادت کردند به امکانات بیشتر. وبلاگ گروهی یا دستهبندی مطالب برای وبلاگنویسان ایرانی پذیرفته شده بود، چیزی که قبلا تعریف نشده بود. بعدها با اینکه به نظر میرسید این امکانات نیاز جدی کاربرها نیستند اما برای اینکه در جوی که ایجاد شده بود بتوانیم به عنوان یک سرویس پیشرو باقی بمانیم من این تغییرات را دادم و امکانات وبلاگ گروهی، دستهبندی مطالب و لینکهای روزانه را اضافه کردم.
- اين امکانات از قبيل وبلاگ گروهی و لينکهای روزانه را شما اولين بار در سرويسهای ايرانی ارائه کرديد؟ چه امکانات خاصی را برای اولين بار بلاگفا در بين سرويسدهندهها به وبلاگنويسان ارائه کرد؟
- نه. در این زمینه ها اولین نبودیم. الان دقیقا به خاطر ندارم که اولین کدام بود. چون چند سرویس فارسی داشتیم که با امتی کار میکردند و آنها امکان وبلاگگروهی را داشتند پیوند مستقیم به هر مطلب را اولین بار بلاگفا اضافه کرد. این به نظر من خیلی جدی بود. چون میدیدیم برای کاربرانی که وبلاگ مینویسند واقعا یک نیاز است. فکر میکنم در این زمینه ما اولین سرویس بودیم که لینک مستقیم به مطلب دادیم. و این لینک هم یک آدرس مشخص بود. آدرس مثلا از علامت سوال و عدد و ارقام تشکیل نشده بود و به شکل شماره مطلب بود. هر سرویس دیگری که این شکلی کار میکند قطعا از بلاگفا تاثیر گرفته در این زمینه.
هیچ ایده خاص و مشخص دیگری نبوده که بلاگفا شروع کرده باشد. بلاگفا اصلا قرار نبود تحول خاصی در زمینه امکانات ایجاد کند چون اصلا وبلاگنویسی امکانات خیلی منحصر به فردی نمیخواهد. خیلی از معروفترین سرویسها مثل بلاگر و لایوجورنال امکانات خیلی محدودی دارند. بلاگر فقط امکان وبلاگ گروهی دارد و حتی نظرخواهی هم بعدا به آن اضافه شد. ولی کاربرها از این سیستمها استفاده میکردند. کسی که میخواهد وبلاگ بنویسند اولویت اول برايش این است که مطلبش را در یک قالب مشخص و خیلی سریع منتشر کند. بقیه امکانات اهمیت پایینتری دارند.
- چرا بلاگفا؟
- قبل از راهاندازی بلاگفا به اسم برای آن فکر میکردم. یک روز اسمی را انتخاب کردم و تصمیم گرفتم که یک دامنه راثبت کنم. روز چهارشنبه تصمیم گرفتم اسم را ثبت کنم و روز شنبه که خواستم اقدام کنم دیدیم چند روز قبلش دامنه ثبت شده است!
- اسم دامنه چه بود؟
- حالا بماند. زنگ زدم به آقایی که دامنه راثبت کرده بود و گفتم ببین من قصد دارم سرویس وبلاگ راهبیندازم و حتی پروژهام را نوشتهام و تمام شده است و میخواستم این اسم را بگیرم. که او هم گفت من هم پروژهام را نوشتهام و قصد همین کار را دارم. که آن سرویس هم در همان روزهای بعدش راهافتاد
خلاصه مستاصل شده بودم که چه اسمی را ثبت کنم. همه ما روی TaskBar کامپیوترمان دکمه Fa به معنی فارسی را داریم. همان موقع که داشتم فکر میکردم چشمم به Fa افتاد و آن را تست کردم و دیدیم آزاد است. خیلی خوشحال شدم و اسم را ثبت کردم. در واقع کوچکترین اسمی بود که میتوانست معنی داشته باشد.
از طرف دیگر هم فکر کردم اگر بخواهم برای یک خارجی هم سرویس وبلاگ راه بندازم میتوانم Fa را مخفف For all بگیرم که کل عبارت میشود Blog for all یعنی «بلاگ برای همه» که این هم با معنی بود. که این عبارت یک مدت شعار بالای صفحه بلاگفا هم بود.


مقايسه با ديگر سرويسدهندگان
- الان موقعیت بلاگفا نسبت به دیگر سرویسدهندههای فارسی در چه سطحی است؟ این مقایسه را هم از لحاظ تعداد کاربر، هم تعداد بازديدکننده و هم امکانات و کیفیت سرویس انجام بده.
- بلاگفا از لحاظ رشد از هر سرویس وبلاگ دیگری بسیار بالاتر است. درصد رشد مطالبی که به بلاگفا اضافه میشود و تعداد کاربرانی که به بلاگفا اضافه میشود بسیار بالاست.
شتاب رشد بلاگفا از همه سرویسهای دیگر بالاتر است.
ما از نظر تعداد کاربر بعد از پرشینبلاگ مقام دوم را داریم. بلاگفا حدود ۲۶۰ هزار کاربر دارد، پرشینبلاگ حدود ۵۶۰ هزار کاربر دارد. اما این وسط یک نکتهای وجود دارد. ما هر ماه بیست تا سی هزار وبلاگ را حذف میکنیم. ما وبلاگهای آزمایشی و وبلاگهای غیر فعال را حذف میکنیم. من معتقدم وبلاگی که مطلب در آن نیست یا یکی- دو تا مطلب در آن وجود دارد و فقط برای گرفتن نام گرفته شده وبلاگ نیست. برای من ارزشی ندارد. البته جالب است بدانید ما در زمان حدود یکسال به حدود ۲۶۰ هزار رسیدهایم.
اما بالاتر از همه تعداد پستهای ماست. اگر به weblogs.com یا سایتهایی که لیست وبلاگهای بهروز شده را نشان میدهند نگاهی بیندازید، بلاگفا سه تا چهار برابر دیگر سرویسدهندهها پست به آن اضافه میشود. ما ۲۶۰ هزار وبلاگ داریم، دو ملیون و ششصد هزار پست. فکر می کنم تعداد پستهای پرشینبلاگ صد و پنجاه تا دویست هزارتا بالاتر باشد. تصور می کنم ظرف دو ماه آینده تعداد پستهای ما بیشتر شود. فاصله ما با مقام سوم سرویسهای وبلاگ چیزی در حدود سه برابر است. به نظر من تعداد وبلاگ خیلی مهم نیست چون خیلی از وبلاگها آزمایشی ساخته میشوند تعداد مطلب و وبلاگهای فعال مهم است. من معتقدم از لحاظ تعداد کاربرهای فعال ما بالاتر هستیم.
- بر چه اساسی اين را میگوييد؟
- ببینید اگر به خاطر داشته باشید پرشیناستات که در پرشینبلاگ راه افتاد اعلام شد هر کس وبلاگش را بروز کند این شمارنده بهطور اتوماتیک اضافه میشود. یک ماه گذشت و فقط ۳۰ هزارشمارنده اضافه شد. از این ۳۰ هزار تا چند هزار هم وبلاگهای سرویسهای دیگر و سایتهای داتکام بودند که از این شمارنده استفاده میکرند. پس نتیجه میگیریم در طول یک ماه کمتر از سی هزار وبلاگ پرشین بلاگ بهروز شدهاند در حالی که تعداد وبلاگها فعال بلاگفا در طول ماه چیزی حدود دو تا سه برابر این تعداد است. اگر در بلاگسرچ گوگل نگاه کنید ما نسبت به رقیب دیگرمان میهنبلاگ فکر میکنم سه برابر تعداد پستهایمان بیشتر است.
- شما به جز پرشینبلاگ میهن بلاگ را رقیب خودتان میدانید؟
- تا الان میهن بلاگ رقیب ما بوده است و رتبه سوم را دارد.

- از لحاظ تعدا ویزیتور چطور؟ تا آنجایی که من یادم میآید همیشه یک کلکلی بین شما و پرشینبلاگ وجود دارد و هر کدامتان سرویس خودتان را پربینندهتر میدانید.
- من باز هم معتقدم که بیننده بلاگفا بیشتر است. پرشینبلاگ زمانی بزرگ بودن سرویسش را به link popularity و تعداد صفحات ایندکس شده در گوگل میدانست. به نظر من این نمیتواند خیلی ملاک باشد. اگر link popularity هم مطرح باشد در اکثر مواقع گوگل بلاگفا بالاتر از پرشینبلاگ است. از طرف دیگر همانطور که گفتم تعداد وبلاگهای فعال ما بیشتر است. تعداد وبلاگهای فعال هستند که خواننده میآورند. بقیه بینندههایی هستند که از موتورهای جستجو میآیند. پس چون وبلاگهای فعال بلاگفا بیشتر هستند بهطور منطقی هم تعداد بیننده آن بیشتر میشود.
از طرف دیگر چند وقت پیش پرشینبلاگ تعداد مشاهده صفحاتش (page view) را در سایت قرار داد و اعلام کرد که سه میلیون است، من هم تعداد مشاهده صفحات بلاگفا را اعلام کردم که سه میلیون وششصد هزار تا بود. با این تفاسیر با توجه به اینکه وبلاگهای ما بیشتر در رسانهها مطرح میشوند و به تازگی وبلاگ افراد مهم در بلاگفا بیشتر شده است فکر میکنم بلاگفا از لحاظ تعداد نمایش صفحه بالاتر است. البته به نظر من تعداد مشاهده صفحه نمیتواند ملاک خوبی برای مقایسه صفحات باشد. چون در بعضی سرویسها مثلا مشاهده صفحات نظرخواهی هم جزو مشاهده صفحات سایت شمرده میشود و در برخی دیگر از سرویسها اینطور نیست. پس این نمیتواند ملاک دقیقی برای ارزیابی و مقایسه باشد. همانطور که گفتم به نظر من اینها ملاک نیست. به نظر من سرویس وبلاگ باید بر اساس تعداد وبلاگهای فعالش ارزیابی شود.
موقعيت بلاگفا
- با اين تفاسیر که گفتی ظاهرا بلاگفا را برترين سرویس وبلاگ فارسی میدانی. موقعی که کار را شروع کردی در ذهنت فکر میکردی روزی به این موقعیت برسی؟ تصور میکردی که چقدر زمان صرف خواهد شد تا به این موقیعت برسی.
- به خاطر جاه طلبیای که دارم معتقدم کاری را که انجام میدهم باید بهترین باشد. مشکلی که در شروع کار ذهن من را مشغول کرده بود این بود که بازاری که ما داریم آیا کشش این را دارد که به این موقیعت برسم یا نه. میدیدیم که جو اولیه وبلاگنویسی پاپیین آمده است. من ترسم از این بود وبلاگنویسی وجود نداشته باشد که من بخواهم جذبش بکنم. آنموقع در اینکه بلاگفا یک سرویس پیشرو و قوی خواهد بود شک نداشتم. هم بخاطر جاهطلبیای که احساس میکردم دارم و هم اعتماد فنی که نسبت به خودم داشتم. سابقه برنامهنویسی خوبی داشتم و الان هم فکر میکنم تنها کارشناس نرمافزار باشم که سرویس وبلاگ دارم. در آغاز کار فکر میکردم مثلا اگرتا چند ماه ده هزار تا وبلاگنویس جمع بشوند خیلی خوب است.
- بعد از چه مدت به ده هزار تا رسیدی؟
- فکر میکنم ظرف چند هفته.
- وقتی رسیدی به آن چیزی که میخواستی هدف بعدیات چه شد؟
- وقتی به ۱۵ هزار رسیدم تغییراتی در بلاگفا دادم. سرورم را قویتر کردم، نرمافزارم را قویتر کردم، از طرفی اعتماد به نفسم هم بیشتر شد چون میدیدیم هر روز این همه کاربر میآیند. این برای من خیلی جالب بود و قدرت بیشتری به من میداد که سرمایهگذاری کنم روی تعداد بیشتری وبلاگنویس که وجود دارد. بنابراین کار کردم که امکانات را بیشتر کنم و اینکه به عنوان سرويسی درجه دو یا سه نباشم. آنموقع آمده شدم که جهش کنم و سرویس اول شوم. البته در چند ماه اخیر هم برداشتهایم عوض شده است. حتی دارم فکر میکنم یک سرویس وبلاگ فقط اینکه کاربر داشته باشد نیست. تا چند سال فقط میخواهد دنبال این باشد که کاربر بیشتر داشته باشد. حتی یک یا دو ملیون کاربر داشته باشد. ولی هزینه خودش را در نمیآورد. چنینی سیکلی، سیکلی است که من باید از جیب خودم پول بدهم، یا اینکه جایی کار نکنم و فقط برای بلاگفا وقت بگذارم. این طوری سرویس درجا میزند و بعد از یک مدتی از آن خسته میشوم. درست مثل سرویسهای دیگر. هر سرویسی که دیدهباشید تجاری کار نکرده بعد از مدتی دچار مشکل شده مثلا ثبتنامش را بسته است یا تعطیل شده یا حداقل آن اشتیاق اولیه را نداشته است که با توان بالایی کار کند. من به این سمت میرم که دانم بلاگفای من یک سایت خودکفاست.
- یعنی به سمت پرشینبلاگ شدن پیش میروی!؟
- نه، نه. ببینید ما یک مسائلی را داریم که از عوامل اصلی موفقیت است. مثلا احترام به کاربر. من میتوانم تبلیغات داشته باشم و از سرویسم پول در بیاورم اما خیلی خوب است که به آنها احترام بگذارم. من وقتی خواستم تبلیغ به سایت اضافه کنم چند هفته طول کشید تا اولین تبلیغ را اضافه کردم. نظرخواهی کردم. هر قبل و بعد از تبلیغ. حتی گفتم هر کس که شاکی است بگوید من اصلا تبلیغ را از سایتش بر میدارم. برای آنها توضیح دادم که من نمیخواهم تبلیغ در سایتم بگذارم که پولدار شوم بلکه داریم به این سمت پیش میرویم که خودکفا شویم. کاربرهای من هم این درک کردند.
- البته من منظورم چیز دیگری بود. بگذارید جور دیگری قضیه را مطرح کنم. در جریان همان کلکلی که با پرشینبلاگ داشتید در نامهنگاریهایتان با آقای بوترابی مدیر پرشینبلاگ یکبار ایشان یک تعبیری بکار برده بود که بلاگفا غیر حرفهای است یا همچین چیزی.
- بله ایشان نوشته بود که بلاگفا هنوز حرفهای نشده است.
- خب. حالا خودت اشاره کردی که در ماههای اخیر برداشتهایت عوض شده و به تازگی به نتایج جديدی رسیدهای. میخواهم بگویم آیا به حرف آقای بوترابی رسیدی؟
- نه ببیند خیلی قبل از آن رسیده بودم.
- اصلا آن حرف را قبول داری؟
- ببیند من همان موقع در جواب ایشان توضیح دادم و پرسیدم اصلا حرفهای بودن یعنی چه؟ ما باید تعریف تجاری بود با حرفهای بودن را جدا کنیم. اگر بحث حرفهای بودن باشد کسی که بهتر مدیریت میکند آنکس حرفهای است. و فکر میکنم ثابت شده چه کسی در این کار حرفهای تر است؛ هم از لحاظ جذب مخاطب و سایر موارد. کار حرفهای کاری است که درست انجام شده است. حالا کار تجاری تعریفش متفاوت است. من میپرسم که آیا اگر من آگهی داشته باشم و این آگهی بهصورت تبادل تبلیغ باشد من حرفهای هستم؟ خیلی از تبلیغات پرشینبلاگ تبلیغات تبادلی و تبلیغاتی است که مربوط به زیر مجموعههای خودش است. این که حرفهای بودن نیست. حالا شما بايد حساب کتاب کنی و ببینی کدام یک از ما از نظر تجاری جلوتر است. من شاید آن موقع درآمد زیادی نداشتم اما هزینه زیادی هم نداشتم. اما آیا پرشینبلاگ میتواند بگوید هزینه تبلیغاتش پول همه کارمندهایش را در میآورد!؟
- یعنی شما میگویید در نمیآورد؟
- من نمیدانم. آیا آنها میتوانند همچین ادعایی بکنند؟

هزينه و درآمد
- هزینههای شما به چه صورتی است؟
- حدود دو تا دو و نيم میلیون در ماه.
- جزییات آن را هم توضيح دهيد.
- بزرگترین هزینه ما هزینه پهنای باند است. سرور ما در تورنتو در یک آیاسپی قرار دارد که هزینه پهنای باند آن بالاست. بعد پول دو تا سرور است و پول پشتیبانی سرورها.اگر کسی بخواهند امکاناتی مثل بلاگفا را بگیرد باید حدود ماهی دو میلیون هزینه بدهد. به علاوه نیروی انسانی، اینکه من تمام وقتم را بلاگفا کنار گذاشتهام.
- هزینه سرورها را چه کسی پرداخت میکند؟
- همانطور که گفتم ما اسپانسر داریم. ouriran آنرا تقبل کرده است.
ادامه گفتگوباعلیرضا شیرازی
|