|
تاریخ:7 /2/1385
|
بازدید کنندگان : 274 نفر
|
کد:4993
|
|

|
چاپ خبر
|
عنوان خبر : همه راهها به تهران ختم ميشود |

|
»فواد صادقی
انتخاب نخستوزير عراق و پايان بحران چند ماه اخير اين كشور، خبري بود كه رسانههاي ايران كه عموما رويكردي نسبت به حوزه امنيت ملي و سياست خارجي دارند، به سادگي از كنار آن گذشتند. در حالي كه به جرأت ميتوان گفت، اهميت و ارزش اين رويداد، كمتر از خبر خوش راهاندازي نمونه آزمايشگاهي چرخه سوخت هستهاي نيست اما به دليل فقدان بينش و كارشناسي لازم در جامعه رسانهاي كشور و عدم اراده دولتي براي تبليغات راجع به رويداد و موفقيت ملي كه در حوزه ديپلماسي رقم خورده است، حتي نخبگان نيز آنگونه كه بايد، در جريان اين رويداد قرار نگرفتند.
تفاوت مهم اين موفقيت؛ رقم خوردن آن در حوزه سياست خارجي است؛ جايي كه رقيب ايران، تنها موانع طبيعي و مشكلات مهندسي نيست، بلكه اين فتح در ميداني شكل گرفت كه مهمترين دستگاههاي پيچيده ديپلماتيك و اطلاعاتي در مقابل اراده جمهوري اسلامي قرار داشتند.
بخشي از اين رويارويي كه در سفر غيرمنتظره رايس و استراو و عاليترين مقامات ديپلماسي آمريكا و بريتانيا به عراق علني شد و در اظهارات زلماي خليلزاد، مرد نخست ايالات متحده در خاورميانه تبلور يافت، اهميت اين موفقيت بزرگ را حتي براي كساني كه در جريان اخبار پنهان اين حوزه قرار ندارند، نيز آشكار ميكند.
ديپلماسي جمهوري اسلامي در رقابتي به پيروزي رسيد كه رقيبان آن از يكسو، آمريكا و انگليس و از سوي ديگر، دولتهاي عربي و در ضلع سوم مثلث، لابيهاي ضد ايراني و ضد شيعي منطقه بودند و اين رويارويي در حالي شكل گرفت كه حريفان با همه توان در صحنه حضور يافته بودند و از رايزنيهايي با ايفاي نقش مستقيم رئيسجمهور آمريكا نيز بهره جسته و تمام توان و اراده خود را براي جلوگيري از به قدرت رسيدن دولتي مردمي، متمركز كرده بودند.
رخدادهاي پيچيده و لابيهاي چندلايهاي كه در ماههاي اخير، محافل سياسي عراق را به محيطي پرتلاطم تبديل كرده بود، طي تنها پنج روز دگرگون شد و نتيجهاي رقم خورد كه حتي بدبينترين تحليلگران غربي و خوشبينترين چهرههاي عراقي، انتظار آن را نداشتند.
زماني كه سفر همزمان وزراي خارجه ايالات متحده و بريتانيا به بغداد براي حل بحران نخستوزيري، به رغم برخورداري از پشتوانه مذكرات مستقيم بوش با شخصيتهاي عراقي با شكست مطلق همراه شد، كسي گمان نميكرد سفر و مذاكرات خاموش و چندروزه هيأت ايراني در عراق، اينگونه بتواند شرايط را دگرگون كرده و با به دستگيري ابتكار عمل در اين آوردگاه پرازدحام، چالش عميق ميان نيروهاي گوناگون سياسي را پايان دهد.
هنگامي كه زلماي خليلزاد، نماينده تامالاختيار كاخ سفيد در عراق، خبر به تعويق افتادن مذاكرات ايران و آمريكا پس از تشكيل دولت عراق به دليل عدم ايجاد شايبه اثر اين مذاكرات بر حل بحران تشكيل دولت را اعلام ميكرد، گمان نميكرد كه حضور تمامقامت ديپلماسي آمريكا در اين ميدان با شكست روبهرو شود و در مقابل، موفقيت اينگونه نصيب رقيب ايراني گردد.
پيكر ناكارآمد و فرتوت ديپلماسي جمهوري اسلامي كه طي هفده سال اخير و در در دو دولت گذشته، نتوانسته بود امتيازاتي اينچنين متوازن را در رويارويي با رقباي غربي به دست آورد، ذهنيت تفوق در برابر ايران در حوزه سياست خارجي را به پيشفرض رقيبان منطقهاي و جهاني جمهوري اسلامي تبديل كرده بود، اما اين حادثه موجب شد تا آمريكا و اروپا، به بازنگري بنياديني در تصورات خود از ايران دست بزنند.
واقعيت آن است كه جمهوري اسلامي در ميدان عراق، نه با شيوهها و ابزارهاي تقليدي و كپيپرداريشده از ديپلماسي غرب به ميدان آمد و نه از نيروهايي سود برد كه طي دو دهه گذشته در اين فضا ميداندار بودند بلكه حلقه موفقيتهاي سه سال گذشته خود در عراق را كه با صرف هزينههاي سنگين از سوي آمريكا و حذف رژيم بعثي عراق براي فعاليت خود آماده ميديد، با استفاده از ديدگاهي كارآمد و ديپلماسي انقلابي تكميل كرد.
اكنون ايالات متحده بايد بداند، در رقابتي كه به دست خود آن را حساس كرده است، شكست تاريخي را پذيرا شده و تشكيل دولت عراق با ابتكار جمهوري اسلامي، نشانگر اين واقعيت است كه در خاورميانه همه راهها به تهران ختم ميشود.
|
|
|
|
|