»سفرپیشین لندن درتهران باوجوداتمام ماموریتش درتهران وخروج ازایران هنوزنمی خواهدبعنوان یک کهنه کارسیاسی واقعیت های جامعه ایران راپذیرا باشد.
بگزارش خبرگزاری البرزریچارددالتون درگفتگوبا بخش فارسی بی بی سی ازکشورهایی همچون بریتانیا,آلمان وفرانسه ودیگرکشورهای اروپایی بعنوان خیرخواه جمهوری اسلامی !!یادکرده وتظاهرکنندگان درمقابل سفارت انگلیس راهیچ گاه جزو مردم ایران تلقی نکرده است !!.
دالتون دراین گفتگو می گويد: وقتی واکنش رسانه های ايران به اظهارات آقای احمدی نژاد در مشهد را که طی آن از غنی سازی اورانيوم خبر داده شد مشاهده می کند، بدبينی اش بيشتر می شود.
او ادامه می دهد: "در حالی که با تأسف زياد و با بسياری خاطرات خوش ايران را ترک کرده ام، با خود نگرانيهای زيادی نيز همراه آورده ام؛ نگرانی از بابت آينده رابطه ايران با کشورهايی که خير خواه ايرانند، از جمله بريتانيا و ساير کشورهای عضو اتحاديه اروپا و همچنين نگرانی از بابت آينده مردمان بسيار خوبی که ظرف سه سال فراموش نشدنی در ايران با آنها ملاقات کردم".
سفير پيشين بريتانيا در تهران پيش بینی می کند که شورای امنيت سازمان ملل متحد با عمل نکردن ايران به خواسته های اين شورا بسيار جدی برخورد خواهد کرد و اشتباه خواهد بود که ايرانيها فرض کنند روسيه و چين يا مثلاً کشورهای غيرمتعهد در موقعيتی اند که آنها را از چنين موقعيت مشکلی خارج کنند.
وی می گويد :برخی از بهترين خاطرات دوران مأموريتش در تهران به توافقاتی مربوط می شود که در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ ميلادی بر سر مسئله هسته ای ايران ميان دولت ايران و دولتهای اروپايی منعقد شد و به عقيده وی، اين توافقها بذر تفاهمی بين المللی را در دل خود داشتند.
سر ريچارد دالتون در بخش ديگری از گفتگويش به باورها و تصوراتی پرداخت که از ديرباز در ايران درباره بريتانيا و نقش آن در امورداخلی ايران و ديگر کشورها وجود دارد.
او در اين زمينه گفت: "اين تصور که ما تأثيرگذار هستيم البته مايه تفاخر است و البته که ما تلاش داريم در اتحاديه اروپا، پيمان ناتو، روابط بين قاره ای اروپا و آمريکا و در کشورهای مشترک المنافع نقش مهمی ايفا کنيم اما اغراق کردن در خصوص نقش بريتانيا پسنديده نيست زيرا اين خود ايرانيانند که فرجام خود را تعيين می کنند، اينکه کشور و جامعه آنها چگونه توسعه خواهد يافت و چگونه مناسباتشان با جامعه جهانی تعريف خواهد شد را خود آنها تعيين می کنند، آنها قربانيان قدرتهای عظيم جهانی نيستند، کسی به آنها زور نمی گويد و تحت فشارهای غير منصفانه نيستند". وی با اشاره به اينکه بسياری در ساختار قدرت و در دولت ايران بريتانيا را کشور دشمن تلقی می کنند و اين موضوع باعث طرح اتهامات به گفته وی، بی پايه عليه بريتانيا می شود ادامه داد: "اينکه فلان سخنران هر موقع مشکلی رخ می دهد، دست پنهان دشمنان را مقصر عنوان می کند، به برقراری روابط سازنده صدمه می زند، ما روزانه از خروجيهای رسانه های مختلف ايران می شنويم که سفير بريتانيا به عنوان کانون توطئه معرفی می شود و عنوان می شود که دولت بريتانيا برنامه درازمدتی برای صدمه زدن به ايران دارد، در حالی که در واقع عکس اين صحت دارد؛ ايران کشوری با ظرفيتهای بالقوه فوق العاده و اهميت زياد برای منطقه خاورميانه، اروپا و بريتانياست، ما خواستار همکاری عادی با ايرانيم و متأسفيم که به واسطه وضعيت ايجاد شده، چنين امری تقريبا ً غير ممکن شده است".
دالتون در عين حال کسانی را که طی دو سه سال اخير بارها به تظاهرات در مقابل سفارت بريتانيا و حتی حمله به اين سفارتخانه دست زده اند معرف نظر اکثريت مردم ايران نمی داند و می گويد: "در دوران مسئوليت من هفت بار تظاهرات خشونت آميز در مقابل سفارت برپا شد که طی آن تمام شيشه های سفارتخانه شکسته شد، سه يا چهار مورد به سمت سفارتخانه شليک شد و علاوه بر شعارهای عادی مرگ بر انگليس و مرگ بر آمريکا، اتهامات شخصی زيادی هم عليه من طرح شد، البته ما از حق اقليت برای تظاهرات عليه ما حمايت می کنيم اما تأکيد داريم که تظاهرات در هر کجای جهان، چه در بريتانيا و چه در کشورهای ديگر بايد مسالمت آميز باشد و همچنين تأکيد داريم که بر اساس تعهدات ايران در چهارچوب کنوانسيون وين، مقامات ايرانی بايد امنيت حريم سفارت و مأموران ديپلماتيک و کارکنان ايرانی را که برای سفارت کار می کنند تضمين کنند، در حالی که پليس ايران تلاش زيادی برای حفاظت از ما به عمل آورد، اما اين تلاشها مانع از حرکتهای بسيار ناپسند اقليت محدودی نشد".
وی در ذکر مشکلاتی که طی دوران مأموريت سه ساله اش در تهران با آنها مواجه بوده است گفت: "مشکل ديگری که موفق نشدم خودم را با آن سازگار کنم، موانع عظيمی بود که در مسير ملاقات با مقامات ارشد ايرانی وجود داشت، اين موانع به واسطه تلاش فوق العاده نظام برای کنترل ديپلماتهای خارجی و محدود کردن تماسهای آنها ايجاد شده بود، به نحوی که تلاش می کردند تنها امکان تماس با افرادی وجود داشته باشد که آنها می خواستند، در نتيجه به جای تجربه کردن مهمان نوازی که ايرانيان بدان شهره اند، از بسياری از مناسبات رسمی متأسفانه تجربه تلخی برای من برجای مانده است".
وی سخنان پایانی خودرادرحالی بیان کردکه درمدت سه سال گذشته بارددرخواستهای متعددخبرنگاران ایرانی وهمچنین گرفتن ژست حق به جانب دربرخی مواردبه خوداجازه میداد خبرنگاران ایرانی راتهدیدهم نمایدکه البته بی پاسخ هم نمی ماند.
اودرحالی ازعدم مهمان نوازی ایرانیها سخن به میان می آوردکه هیچ خبرنگاری به یادنداردمصاحبه ای درداخل اتاق کارسفیربااوانجام داده باشدبلکه مصاحبه های اودراتاقی که تمام وسایلش 4صندلی ویک میزکوچک بودانجام میشده وجز یک فنجان چای هرگز به خبرنگاری که نزدجهانیان بعنوان نماینده افکارعمومی تلقی میشود چیزدیگری تعارف نشد.
|