چاپ خبر

»هفته هاي اخير و خصوصا اين روزها فضاي اينترنت و عرصه وبلاگها و سايت ها بسيار پر خبر بود و گوگل بسيار پرطرفدار.

ريشه اين خبرها به جز كاريكاتورهاي توهين آميزي كه در روزنامه كاغذي و ديجيتالي دانماركي نسبت به پيامبر اسلام تصوير شده بود و عموم مسلمانان به آن اعتراض كردند به ايران مربوط مي شد.

ابتدا فضاي مجازي وبلاگ ها بسيار دموكراتيك بود و سخني از توهين و بي ادبي و اقدامات خشونت بار اينترنتي نبود. ولي با چاپ كاريكاتورهاي توهين آميز نسبت به حضرت محمد (ص) اين فضا به بي ادبي و خشونت اينترنتي كشيده شد و به نوعي جنگ سايت ها به راه افتاد.

اگر به ياد داشته باشيد براي نخستين بار شبكه خبري CNN در سايت خود طي يك نظرسنجي اينترنتي از مخاطبان پرسيد كه آيا ايران بايد به خاطر فعاليت هاي هسته اي اش از جام جهاني فوتبال حذف شود ؟ كه در اين نظر سنجي بيش از 87 درصد از كاربران به حضور ايران در جام جهاني راي مثبت دادند.

CNN در نظرسنجي دوم از مخاطبان خود پرسيده بود كه نظرشان در مورد انتشار كاريكاتورهاي توهين آميز چيست  ؟‌ اين بار نيز 93% درصد از مخاطبان CNN با انتشار اين كاريكاتورها مخالفت كردند.

سومين نظرسنجي CNN‌درباره پرونده هسته اي ايران بود و CNN از كاربران اينترنتي پرسيده بود كه آيا با ارجاع پرونده هسته اي ايران با شوراي امنيت موافقند يا نه ؟ كه در اين نظرسنجي 57 درصد كاربران به ارسال پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل راي مثبت دادند.

گفتني است كه كاربران ايراني نيز با تشويق و راهنمايي سايت هاي داخلي دراين نظرسنجي ها شركت كرده و نقش ويژه اي ايفا كردند.

تا اينجا فعاليت هاي سايت ها چه در داخل و چه در خارج از ايران، كاملا محترمانه و دموكراتيك بود، ‌اما در اينجا بايد پرسيد چه اتفاقاتي افتاد كه فضاي اينترنت خشونت آميز شد ؟

اتفاق اول، پافشاري برخي از مطبوعات غربي و سايت هاي اروپايي نسبت به چاپ دوباره كاريكاتورهاي توهين آميز و همچنين موضع گيري هاي سياسي برخي سران اروپا و آمريكا در مورد آزادي بيان و دامن زدن به تعارضاتي بود كه ميان مسلمانان و غرب ايجاد شده بود و به نظر مي رسيد كه فضا در حال صليبي شدن است. اين در حالي بود كه علاوه بر سردبير روزنامه دانماركي، نخست وزير دانمارك نيز رسما از مسلمانان به خاطر چاپ كاريكاتورهاي توهين آميز عذر خواهي كرد. اما در همين حال بود كه جورج بوش حمايت خود را از دانمارك اعلام كرد و كاملا به نظر مي رسيد كه بر طبل افزايش تنش ميان اروپا و مسلمانان مي كوبد.

اما علت داخلي آن اين بود كه چاپ كاريكاتورهاي توهين آميز در دهه اول ماه محرم كه فضا در ايران به شدت مذهبي بود رخ داد و تبليغات فراوان نيز در اين راستا بسيار تاثيرگذار بود و اقدام ديگر داخلي كه مورد توجه افكار عمومي جهان قرار گرفت و امريكا و اروپا در مورد آن موضع گيري صريح كردند.

برگزاري مسابقه كاريكاتور درباره هولوكاست از سوي روزنامه ي همشهري بود كه دوباره فضا را چالش آميز كرد.

البته اتفاق ديگري نيز در اروپا يعني آلمان افتاد و آن درج كاريكاتوري بود كه فوتباليست هاي ايراني را تروريست معرفي مي كرد. هرچند نسبت به اين كاريكاتور در ميان ايرانيان داخل و خارج كشور واكنش هايي ايجاد شد، اما دامنه آن گسترش نيافت.

مجموعه اين حوادث به خشونت در عرصه مجازي و ديجيتال انجاميد كه طي آن بسياري از سايت هاي دانماركي از سوي هكران ايراني هك شد و از سوي ديگر بسياري از سايتهاي ايراني نيز از سوي سرورهاي اروپايي آمريكايي و كانادايي مسدود شدند.

همچنين سايت ايراني مسابقه كاريكاتور هولوكاست هك شد. و اين جنگ در عرصه مجازي همچنان ادامه دارد و قربانيان آن وبلاگ ها هستند.

به هر حال اميدواريم جنگ سايت ها هر چه زودتر پايان پذيرد. چرا كه هك كردن سايت ها و از سوي ديگر مسدود نمودن آنها اقدامي خشونت بار محسوب مي شود. به زبان ديگر، سياسي شدن فضاي عمومي اينترنت و آلودن آن به نفع هيچ كس نيست. و تنها بر تنش ها مي افزايد. هر چند بايد اين نكته را به ياد داشته باشيم كه آمريكا خواهان افزايش اين گونه چالش ها بوده تا افكار عمومي جهان را رو در روي ما ايرانيان قرار دهند.