|
تاریخ:5 /11/1384
|
بازدید کنندگان : 111 نفر
|
کد:3382
|
|

|
چاپ خبر
|
عنوان خبر : تاثیرات شگرفت نقش "کیوون " برمسوولان جمهوری اسلامی |
|
|
» یک بیننده البرز با ارسال پيامي نوشت: در حالي كه رسانهها در اين اواخر، از بدآموزيهاي سريال «شبهاي برره»، به خصوص تاثيرات بد آن بر كودكان زياد نوشته و مينويسند، اما در خصوص بدآموزيهاي اين سريال بر روي مسئولان، هيچ اشارهاي نشده لذا فرصت را غنيمت شمرده در اينجا به چند مورد از اين بدآموزيها اشاره ميكنم.
1ـ در حالي كه هر ساله دارندگان خودروها كه همه از اقشار مرفه و بيدرد جامعه هستند! و در بين آنها اصلا آدم كمبضاعت يافت نميشود! مبلغي را به عنوان عوارض ساليانه اتومبيل به شهرداريها پرداخت ميكنند، امسال با كمال تعجب شاهد بوديم كه در برخي شهرها، شهرداريها، مبلغي ديگر و به طور جداگانه اما همزمان با عوارض، تحت عنوان هزينه آسفالت خيابانها از مردم ميگرفتند. زماني كه براي پرداخت عوارض به شهرداري مراجعه كردم، از مسئول مربوطه در خصوص اين بدعت سؤال كرده كه ايشان نيز با لهجه شيرين بررهاي پاسخ دادند: «پول زور وده».
در آنجا بود كه فهميدم پول زور، پولي نيست كه با زور چوب و چماق از شما ميگيرند، بلكه در عين اينكه ممكن است براي شما دعوتنامهاي محترمانه نيز فرستاده و با احترام از شما گرفته شود، پول زور، پولي است كه پرداختكننده، علت پرداخت آن را ندانسته و دليل قانوني براي اخذ آن وجود نداشته يا به اصطلاح «قانون من درآوردي باشد»، اما اگر نپردازي... .
2ـ بانك تجارت با راهاندازي شبكه سراسري كامپوتري خود در 22 بهمن 1382، علاوه بر سرعت بخشيدن به عمليات نقل و انتقالات وجوه مردم، هزينه حوالهجات را نيز به صفر رسانده كه اين امر موجب گرديد تا مشتريان زيادي به سوي اين بانك گرايش پيدا كرده كه در اين ميان، اينجانب نيز كه از مشتريان قديمي و پرو پا قرص اين بانك هستم، بسياري از دوستان خود را وادار به تغيير بانك خود و افتتاح حساب در اين بانك نمودم.
چندي پيش كه براي انقال مبلغي به يكي از شهرستانها، به بانك مراجعه كردم، با ديدن برگه هزينه حواله بسيار متعجب گشته كه پس از پرسش از رئيس شعبه در اين خصوص، ايشان با لهجه شيرين بررهاي گفتند: «پول زور وده».
در آنجا بود كه فهميدم پول زور، پولي نيست كه با زور چوب و چماق از شما گرفته ميشود، بلكه پولي است كه دولت با بوق و كرنا و اعلام نوعي افتخار در خدمت به مردم، اخذ آن را از مردم قطع كرده پس از مدتي آن هم بيسروصدا دوباره از مردم ميگيرد، اما اگر نپردازي... .
3ـ در حالي كه براي تحويل «كارت ملي» به اداره ثبت مراجعه كرده بودم، متوجه شدم كه مشخصات شناسنامهاي با مشخصات كامپيوتر مغايرت داشته و لذا كارت ملي براي اينجانب صادر نگرديده كه پس از بررسي موضوع مشخص شد كه مشخصات من در كامپيوتر مركز اشتباه وارد گرديده و اشتباهي نيز در مشخصات ثبت شده در شناسنامه هم وجود داشته است و نتيجه اين بود كه شناسنامه من بايد تعويض ميشد. لذا مدارك لازم را تهيه و به مسئولان ثبت تحويل دادم و آنها نيز پس از تهيه فرمهاي لازم، آن را در پاكت نامهاي گذاشته، آدرس اداره ثبت احوال محل تولد مرا روي آن نوشته و به من تحويل دادند تا پست كنم و شماره حسابي هم دادند تا بابت هزينه تعويض شناسنامه، مبلغي را واريز كنم و اينجانب كه از اين كار متعجب شده بودم، از مسئول مربوطه علت را پرسيده كه ايشان نيز با همان لهجه شيرين بررهاي گفتند: «پول زور وده».
در آنجا بود كه فهميدم پول زور، پولي نيست كه با زور چوب و چماق از شما گرفته ميشود، بلكه پولي است كه شما به خاطر اشتباه ديگران ميپردازي، اما اگر نپردازي... .
|
|
|
|
|